رحیمترین «عبدالرحیم»
امروز ۱۱ مهر، سالروز جاودانگی و درگذشت عبدالرحیم جعفری، بنیادگذار انتشارات امیرکبیر است. جعفری ۱۱ مهر ۱۳۹۴ در تهران به سرای باقی شتافت و مرحوم «سید محمود دعایی» که در آنزمان رئیس موسسه مطبوعاتی و نماینده رهبری در روزنامه اطلاعات بود، بر جنازه او نماز گذارد.
جعفری از نمونه کسانی است که از چاه فقر میآیند، اما با ارادههای آهنین، غیرممکنها را ممکن، و مس وجود را طلا میکنند.
او در تولد یتیم شد. با نخریسی مادرش روزگار گذرانده، و سرانجام آن کودک یتیمِِ کار، بنیانگذار موسسه انتشاراتی امیرکبیر شد.
سرگذشت «عبدالرحیم جعفری» از کودکی تا رسیدن بهجایگاه یک کارآفرینِ موفق ـ آنهم در حوزه فرهنگی و تولید محتواهایی که تا دستکم صدها سال دیگر، منابع کاری پژوهشگران آینده خواهد بود ـ میتواند بهترین الگو در ژانرهای مستند، سینمایی و نماهنگ برای نسلها، و همچنین کسانی باشد که «باور» دارند «خواستن توانستن است.»
یک ملت برای ترقی باید مدام برگردد به گذشته و اشتباهات و تندرویهای خود را ببیند، چون اگر نبیند آنها را تکرار خواهد کرد!
جعفری پس از انقلاب و مصادره انتشارات و درواقع ثمره همه سالهای عمرش، تمام تلاش خود را برای بازپسگیری نتیجه آن زحمات که در دست مدیران نالایق هم «میل» و هم «حیف» میشد، حدود ۴ دهه تلاش کرد، اما با این امید که ناامید شد، چشم بر جهان فانی بست.
سازمان تبلیغات اسلامی، نهادی که کاملا غیرقانونی، غیرشرعی، غیرعرفی و غیراخلاقی بعد از انقلاب بدون کوچکترین خطا، موسسه او را متصرف شد، هیچگاه حاضر نشد در دوره هیچکدام از مدیرانش و در دوره رهبری دو رهبر نظام به این خطا اعتراف و اموال او را پس دهند.
آنها قطعنا به این باور رسیدند که در کنار سایر توقیف اموال و موسسهها که بیش از ۹۰ درصد آن خلاف قانون و شرع بود، این مورد صددرصد خلاف قانون و شرع است. اما شهامت اعتراف به این خطا و جبران آنرا نداشتند و سعادت و لیاقت آنرا نیافتند.
اما همینکه یک نماینده رهبر که به هر دو رهبر نظام نزدیک و امین هر دو بوده، از طرفی چهرهای موجه، روحانی و میانهرو داشت، بر جنازه آن مرحوم نماز گذاشت، نشان میداد که نظام پذیرفته هم جعفری انسان بزرگ بود، هم در حق او جفای بزرگ شد، اما دریغ از شهامت به یک اعتراف، واگذاری اموال و موسسه و برگشت روند کاری موسسه به وضعیت بهینه و درست آن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر