شنبه، مهر ۰۲، ۱۳۹۰

«محمودعباس» و صندلی‌هایی که خالی نبود

بعداز‌ظهر پنج‌شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۱۷: ۲۱ دقیقه به‌وقت تهران «محمود احمدی‌نژاد» رئیس‌جمهوری اسلامی ایران در شصت و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل، پشت تریبون رفت و در حدود ۳۰ دقیقه برای تعداد کمی از نمایندگی‌های کشورهای عضو سازمان که هر لحظه هم از تعداشان کاسته می‌شد، سخن گفت.  (+)

تعداد نمایندگی‌های حاضر هنگام سخنرانی
«احمدی‌نژاد» آن‌قدر کم بود، که می‌شود گفت؛ وی برای صندلی‌های‌ خالی سخن می‌گفت. این البته برای او و همراهانش و مجموعه حاکمیت سیاسی ایران، تازگی ندارد و یک اتفاق همیشگی و طبیعی است.


محور اصلی و ثابت سخنان رئیس‌جمهور ایران، انتقاد تند نسبت به رژیم اشغال‌گر قدس و زیر سؤال بردن حادثه «هولوکاست» از یک‌طرف، و حمله و انتقاد شدید به آمریکا و مشکوک تلقی‌کردن حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر، از طرف دیگر بود. 

مرکز ثقل ادعای آقای
«احمدی‌نژاد» در این سخنان، دفاع از موجودیت قانونی کشور مستقل «فلسطین» و تلاش برای احقاق حقوق قانونی و طبیعی مردم این کشور بود.

کاری که قاعدتا بر عهده نمایندگی آن کشور است، و تعیین انتخاب چگونگی این دفاع و درخواست کمک بین‌المللی در حدود اختیارات و حقوق آن‌هاست. 

هم‌زمان با این حضور و سخنرانی، تعدادی از ایرانیان ساکن آمریکا با اجتماع در خیابان‌های اطراف سازمان ملل، نارضایتی عمیق خود از مواضع رئیس‌جمهور کشورشان در صحن مجمع عمومی سازمان ملل را اعلام نمودند. 

روز بعد از این سخنرانی و تقریبا هم‌زمان با آن، این‌بار
«محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگران فلسطینی و نماینده قانونی دولت فلسطین از‌‌ همان تریبون سخنرانی داشت. 

بدون کم‌ترین تردید، دغدغه آقای «محمود عباس» در مورد سرنوشت کشور مستقل «فلسطین» و حقوق قانونی و طبیعی شهروندان مصیبت‌زده آن سرزمین، اگر بیشتر از آقای «احمدی‌نژاد» نباشد، کم‌تر نیست.

یعنی «محمود عباس» هم با‌‌ همان دغدغه‌های مورد ادعای آقای «احمدی‌نژاد» و دولت ایران، به مجمع عمومی سازمان ملل رفته بود، و قصد داشت از آن تریبون‌‌، همان درد‌ها و رنج‌ها و دغدغه‌ها را به سمع و نظر نمایندگان کشورهای جهان، و به طریق اولی مردمان دنیا برساند.

همه رسانه‌های معتبر بین‌المللی از سخنرانی رئیس‌ تشکیلات خودگردان فلسطین در سازمان ملل، تصاویری مخابره کردند، که ابتدا حیرت، و بعد تحسین جهانی را برانگیخت. و نه‌تنها هیچ‌یک از نمایندگی‌های کشور‌ها در سازمان ملل هنگام سخنرانی ایشان صحن مجمع را ترک نکرد، که تشویق‌های مکرر اعضای حاضر بار‌ها و بار‌ها سخنرانی «محمود عباس» را قطع کرد.(+)

خردمندی و تیزهوشی دقیق نماینده فلسطین آن‌چنان خیره‌کننده بود که بار‌ها و بار‌ها اعضای نمایندگی‌های حاضر در سالن به احترام او از جای برخاسته و تا لحظاتی صدای دست‌زدن به احترام سخنان دقیق و درخواست‌های مشروع و مبتنی بر عقلانیت و وجدان عمومی جهانی او قطع نمی‌شد. (+)

هم‌زمان با سخنرانی رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، تعداد قابل توجهی از کنش‌گران سیاسی و فلسطینیان حاضر در آمریکا با اجتماع پشت درب سازمان ملل، با در دست داشتن تصاویر بزرگ «محمود‌ عباس» و پرچم فلسطین، با ابراز احساسات حمایت همه‌جانبه خود را از سخنان نماینده قانونی خود در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام داشته و با شادمانی مواضع دقیق «محمود عباس» را در سخنرانی مورد تحسین قرار دادند. 

پس از سخنان تاریخی و تحسین‌برانگیز «محمود عباس» (+)  که رژیم اشغال‌گر قدس را در تنگنای نفس‌گیری قرار داده‌بود، حالا نوبت
«بنیامین‌ نتانیاهو» بود که جواب سخنان سنجیده و دادخواهی واقعی فلسطینیان را نزد افکار عمومی جهانی بدهد.

اینجا بود که سخنان نسنجیده و شعارهای خام شب گذشته «محمود‌ احمدی‌نژاد» بهانه را برای فرار نماینده اسرائیل از چالشی که «محمود عباس» برای او فراهم نموده بود، مهیا می‌کرد. 
 
اگرچه «نتانیاهو» برای فرار از مخمصه، همچون بدل ایرانی خود بار‌ها و بار‌ها به دروغ و سفسطه متوسل شد، اما دقیقا زمانی که برای تکمیل سفسطه و بهانه‌هایش به برهان قاطع و سند زنده‌ای نیاز داشت، به سخنان شب قبل «احمدی‌نژاد» متوسل شد و با برانگیختن هیجان عاطفی حاضران، با اشاره به گل گذاشتن بر بنای یادبود حادثه ۱۱ سپتامبر، که «احمدی‌نژاد» در ماهیت آن تشکیک نموده بود، اعلام کرد ای کاش هنگام سخنرانی او، همه سالن را ترک کرده بودند.

در این زمان، ناگهان سکوت حاظرانی که تا لحظاتی قبل «محمود عباس» را مکرر تشویق می‌کردند، شکسته‌شد و حالا همان‌ها با شدت «نتانیاهو» را تشویق می‌کردند. 

سخنرانی دو «محمود‌» احمدی‌نژاد» و «عباس» دو مقام بلندمرتبه از دو کشور مسلمان در جایگاهی واحد و با دغدغه‌هایی به‌ظاهر واحد، دو شکل، دو واکنش و دو نتیجه کاملا متفاوت داشت.

این تفات‌ها یک دلیل بنیادین دارد: رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به‌خاطر آن‌که، زهری که هر روز در جام و جان مردمش ریخته می‌شود را از نزدیک چشیده و لمس نموده است، از زبان مردمش و برای مردمش  سخن می‌گوید، اما رئیس‌جمهوری اسلامی ایران، نه از درد مردمش خبر دارد، و نه می‌خواهد خبر داشته باشد.

برای او و مجموعه حاکمیت فعلی، تنها چیزی که دغدغه‌ نیست، مردم و درد آن‌هاست. همین است که به‌خودش اجازه می‌دهد بدون توجه به نتایج خسارت‌باری که از نطق‌های هیجانی، خام و نسنجیده او عاید مردم بدبخت کشورش می‌شود، هر آن‌چه دلش‌ می‌خواهد را، بر زبان جاری نماید. 

صحن عمومی سازمان ملل، هنگام سخنرانی رئیس‌جمهور ایران هیچ مخاطبی نداشت. آن‌ها که مانده‌بودند همان‌ها بودند که شب بعد، هم «محمود عباس» را تشویق کردند هم «نتانیاهو» را.

و البته به‌زودی نمایندگان‌ِشان برای دریافت حق سکوت و نشستن در سالن خالی مجمع عمومی، هنگام سخنرانی «احمدی‌نژاد» راهی ایران خواهند شد.
این نوشته در امروزنیوز اینجا 
................. در خودنویس اینجا

۱ نظر: