یکشنبه، تیر ۲۳، ۱۳۹۲

اصول گرایش به دروغ

 برای فهم یک موضوع اگر بدیهی نباشد، نیاز به اقامه دلیل و مدرک و قرینه و اماره است. اما اگر یک موضوع شفاف و بدیهی و قابل‌فهم به‌سادگی باشد، دنبال دلیل گشتن، حکم «چرخاندن لقمه دور سر» و به زحمت انداختن آدمی برای رسیدن به فهم است. ناگفته پیداست لقمه‌ای که می‌توان به سادگی خورد را اگر دور سر بچرخانی، ممکن است به دلیل صعب‌العبور بودن سقوط کند و برای گرسنه گرسنگی بماند.

بر همین سیاق مطلب و موضوع ساده‌فهم، اگر به سکرات دلیل و ستندتراشی بفتد، به‌سادگی از حیز انتفاع ساقط شده و خالی از معنی می‌شود و مفید فایده نیست.

طرح موضوع:

آیا دوران ۸ ساله «احمدی‌نژاد» دوران بدی بوده یا نه؟ آیا ادعا‌های بی‌شمار از بین رفتن فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی، در سطح داخلی و هزینه‌های بی‌شمار انزوا و تحریم و ... در سطح بین‌المللی که قسمت عمده‌ای از اصول‌گرایان مدعی آن هستند، راست است یا دروغ؟ و در نهایت اگر راست است آیا «احمدی‌نژاد» به‌تنهایی مقصر این وضعیت است؟
در مورد راست یا دروغ یا مطابق واقع بودن یا نبودن ادعاها، به قول معروف «آن‌را که عیان است» حاجتی به بیان و اقامه دلیل و سند نیست. خیلی ساده می‌توان از مراجع رسمی و معتبر استعلام کرد که مثلا طی ۱۰۰ سال گذشته بیشترین میزان قیمت نفت مربوط به چه سال‌هایی بوده است. 
اگر آمار داخلی قابل اعتماد نیست، آمار مجموعه کشورهای صادرکننده که قابل اعتماد است! آمار کشورهای خریدار و بازارهای جهانی که قابل اعتماد است. به فرض دروغ‌بودن، چرا در طول سالیان گذشته دولت در مقابل اعلام آن آمار از رسانه ملی ایران سکوت کرد و به مردم مثلا نگفت که ایها‌الناس بدانید که آمار رسانه ملی و بازار بین‌المللی نفت و بازارهای جهانی و ... همه دروغ است و فقط ان‌چه «دولت» می‌گوید راست است؟
 بدیهی است چنانچه می‌گفت هم کسی باور نمی‌کرد. چگونه می‌شود همه دنیا دروغ بگویند و فقط یک رئیس دولت راست بگوید؟ البته این از نظر منطقی ممتنع نیست، اما احتمال وجود آن بسیار بسیار نادر و ناچیز و در حد غیرممکن است.
 از طرف دیگر آمار وضعیت کشور در زمانی که وی دولت را از رئیس دولت قبلی تحویل گرفته هم با اختلاف ناچیزی قابل مونیتورینگ و بررسی است. این‌که آیا دولت تحویل گرفته بدهی داخلی داشته یا خیر؟ بدهی خارجی چه طور؟ اگر داشته میزان آن‌ها چه قدر بود و خلاصه دولت قبلی چه میزان تعهد برای دولت «احمدی‌نژاد» ایجاد نموده بوده و چه مقدار و مبلغ نقدینگی برای او به ارث گذاشته است.
 اینها همه به‌سادگی و بدون نیاز به سند، مدرک، اماره و قرنیه قابل فهم و مشاهده است.

جدای از این‌ها اگر مجموعه سخنان مدعی ویرا‌ن‌گری دو دوره دولت نهم و دهم به ریاست «احمدی‌نژاد» را در کنار هم قرار بدهیم، به نظر نمی رسد در هیچ طیفی از جبهه گسترده اصول‌گرایان بتوان طیفی را یافت که به طور کامل با با این مدعا مخالف باشند.

 به عبارت دیگر اگر شخص یا اشخاص نادری مثلا از طیف «موتلفه» معتقد به درخشان‌بودن کارنامه احمدی‌نژاد هستند، در مقابل به مقیاس چندین برابر از همین جمعیت هستند که ادعای مخالف آن یعنی ویران‌گر بودن دو دوره ریاست آن را تایید می‌کنند.
 این تایید ویران‌گر بودن دولت وی، دریبن تمام طیف‌های گسترده اصول‌گرایی که گاها همپوشانی اهداف و مواضع دارند و در بین بعضی از نهادها و نیروهای مرجع آن‌ها آن قدر فراوان است که می‌توان نتیجه گرفت دست‌کم ۹۰٪ از طیف‌های اصیل اصول‌گرایی بر مخرب‌بودن دوره ایشان معترفند.
به عنوان نمونه بنگرید به مواضع آقای «جواد فاضل لنکرانی» که در بین اغلب نیروهای اصول‌گرا، شخصی متنفذ است و به نوعی نیروی مرجع برای قسمت عمده‌ای از این طیف‌ها محسوب می‌شود. وی رسما در بد‌بودن دوران گذشته به ۸ سال اشاره می‌کند و از تمام‌شدن ‌آن اظهار خوشحالی می‌کند.
از طرف دیگر مثلا توجه داشت باشیم که دست‌کم یک‌سال قبل از انتخابات پر حرف و حدیث ۸۸ یک فایل صوتی منسوب به سردار قالیباف شهردار وقت تهران و رقیب انتخاباتی دور اول احمدی‌نژاد منتشرشد که دولت احمدی‌نژاد را در تمام وجوه با ذکر نام و سابقه افراد به بداخلاقی و فساد متهم می‌نمود. این فایل که در سطح وسیع در فضای مجازی منتشر شد، و حتی بخش حقوقی ریاست جمهوری به استناد آن علیه آقای قالیباف اعلام جرم نموده، هیچگاه از طرف آقای قالیباف و نزدیکان او تکذیب نشد و نه تنها تکذیب نشد، که کمتر از یک‌سال پس از اتخابات ۸۸ دوباره همان ادعاها کمی پررنگ‌تر و وسیع‌تر از طرف رسانه‌های مجازی و وب‌سایت‌های منسوب به قالیباف پررنگ‌تر مطرح و روی آن مانور داده شد. به استناد همین افشاگری‌ها عده‌ای از نزدیکان احمدی‌نژاد تحت تعثیب قرار گرفته و بازداشت هم شدند.
 قالیباف یک اصول‌گرای نزدیک به سرداران سپاه و نیروی انتظامی است و طیف وسیعی از اصول‌گرایان را نمایندگی می‌کند.
عماد افروغ، علی مطهری، احمدی توکلی، الیاس نادران، علی لاریجانی، زاکانی تنها بخشی از نمایندگان اصول‌گرای مجلس هفتم و هشتم و نهم هستند که دولت و نزدیگان احمدی‌نژاد را رسما به فساد سنگین متهم کرده و بارها و بارها وزاری دولت وی را برای پاسخ‌گویی و استیضاح به مجلس کشاندند، و برای نخستین بار بعد از انقلاب رئیس جمهور برای پاسخ به سؤال نمایندگان به مجلس احضار شد.
به‌رغم حساسیت بالای مجموعه حاکمیت مبنی بر مخفی‌ماندن تخلفات دولتی و رسیدگی در پرده به آن‌ها، اخباری از تخلفات و فساد مالی بی‌نظیر در زیرمجموعه‌های دولت احمدی‌نژاد و تعقیب قضایی و بازداشت انها در رسانه‌های رسمی متشر شد که در طول سی سال گذشته بی‌نظیر بوده است.
همه این‌ها دقیقا زمانی اتفاق می‌افتاد که بالاترین مقام مملکتی با تحکم اصرار بر «کش ندادن» موضوع داشت اما عمق فاجعه به حدی بود که کش‌ندادن آن غیرقابل ممکن می‌نمود.
برای نخستین‌بار در طول تاریخ جمهوری اسلامی یک مجموعه قضایی مرکب از دادستان سابق تهران و دو قاضی زیرمجموعه وی که دولت احمدی‌نژاد از بیشترین همراهی آن‌ها برخوردار بود، صلب مصونیت قضایی شده و پس از طرح شکایت علیه آن‌ها به انفصال دائم از مشاغل قضایی محکوم شدند.


البته این احکام فعلا در مرحمله بدوی است. علاوه بر برخورداری دولت از تخلفات قضایی این قضات، «سعید مرتضوی» به سماجت شخص ریس‌جمهور در چندین مرحله به‌ر‌غم حکم صریح دیوان عدالت اداری ریاست یکی از پول‌سازترین ادارت دولتی را در اختیار داشته و دارد.

 بر این سیاها می‌توان حالا حالا‌ها افزود و این موارد آنقدر فراوان است که نمی‌توان تمام آن‌ها را در چنین فرصتی احصا کرد.

  از همه این‌ها گذشته به تعبیر شیخ شجاع: تورم را نباید از از آمار به دست آورد «باید از ننجون من پرسید». یک تحقیق میدانی ساده از وضعیت فقر فراگیر عمومی که لحظه به لحظه بر عمق و شدت آن افزوده می‌شود و حالا‌ها‌حالا‌ها  جبران آن شدنی نیست، به آسانی بدون نیاز به این نشانه خبر از حال درون دولتی می‌دهد که به نظر می‌رسد در طول تارخ نمونه بوده و خواهد بود.

 این‌ها همه جدای از وضعیت بین‌المللی و انزوا و تحریم‌ها و کلاه‌هایی است که بیگانگان در این آشفته بازار فرصت کردند بر سر کشور و ملت و فرهنگ ما بگذارند.

 جدای از همه بیمارانی که بدون دارو بر اثر تحریم ماندند و مردند و جدا از همه کودکانی که به وعده پاداش یک‌میلیونی احمدی‌نژاد به دنیا آمدند و خبری از هدیه و پول برایشان نشد، جدای از فرزندانی است که بر اثر شعار خام گنجایش ۱۵۰ میلیونی جمعیت در کشور ایران که احمدی‌نژاد مطرح کرد و رهبری پشت آنرا گرفت و عده‌ای را به صرافت انداخت و بچه‌دار شدند و فردا با سرنوشت ان‌ها چه خواهد شد و ....

 با این‌همه اینها همه در مقابل از بین رفتن حساسیت جامعه چه در سطح خرد و چه در سطح کلان نسبت به رذیله اخلاقی «دروغ» و شکسته شدن قبح آن در تمامی سطوح هیچ است.

 تمام مسائل پیش‌گفته از نظر قلیلی از اصول‌گرایان، کذب محض است. مثلا «ضرغامی» ریس رسانه اصول‌گرایان در روزهای پایانی دوره دوم دولت آقای «احمدی‌نژاد» مجلسی و برنامه‌ای ترتیب می‌دهد و از ایشان و آنچه او خدمات ایشان می‌داند تجلیل می‌کند.
معنی ساده این تجلیل یعنی این‌که همه ادعاهای مطرح‌شده درباره خسارت‌بار بودن دوره و مدیریت احمدی‌نژاد کذب است و تازه باید او تجلیل هم بشود. یعنی قسمت عمده‌ای از اصول‌گرایان «دروغ» می‌گویند. این متهم‌کردن همدیگر به دروغ گویی موجود ناخلف اما اصل و اصیل دوره احمدی‌نژاد است و برای اثبات این‌که این دوره خسارت‌بار بوده همین یک داغ دل بس است.