پنجشنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۴۰۳

آب قبل از انقلاب


قبل از انقلاب معترض بودیم چرا در «خوزستان» در طرح‌های بزرگ کشاورزی مثلاً «مارچوبه» می‌کارند که در سبد غذایی ایرانی‌ها جایی ندارد و صادر می‌شود و چرا نمی‌گذارید «گندم» بکارند تا گندم وارد نکنیم. 

بعداً فهمیدیم «مصرف آب مارچوبه کمتر از گندم است و قیمت جهانی آن بیشتر از گندم.» یعنی با این برنامه دو بار صرفه‌جویی می‌کرده‌اند: با کاشت مارچوبه، در واحد سطح، کمتر از کاشت گندم آب مصرف می‌شده، و با صدورِ آن، ارزی به‌دست می‌آمده که با آن می‌شده بیشتر از گندمِ کاشته‌شده، گندم وارد کرد.

من در سال‌های ۵۳-۵۴ در خوزستان کار می‌کردم. آن موقع «سد دز» به بهره‌برداری رسیده بود و حدود ۳۰۰ هزار هکتار از اراضی زیر سد را با کانال‌های آبیاری تحت پوشش قرار داده بودند.

 یکی از این کشت‌وصنعت‌ها، مارچوبه کاشته بودند. یک شب با مهندسان آن‌جا صحبت می‌کردم. گفتم : شما خیانت می‌کنید. مردم ما مارچوبه نیاز ندارند. پاسخ داد: مارچوبه را تنی ۵ هزار دلار صادر می‌کنیم. آن موقع گندم تنی ۱۵۰ دلار بود.

او گفت : یک تن مارچوبه صادر کنیم و می‌توانیم بیش از ۳۰ تن گندم وارد کنیم. این می‌شد خودکفایی، نه این که بخواهیم از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را در کشور تولید کنیم.

 محسن صفایی فراهانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر