مردی که جهنم را خرید!
در «قرون وسطا» کشيشان بهشت را به مردم میفروختند، و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول، قسمتی از بهشت را از آن خود میکردند.
فرد دانايی که از اين نادانی مردم رنج میبرد، دست به هر عملی زد، نتوانست مردم را از انجام اين کار احمقانه بازدارد تا اينکه فکری به سرش زد.
به کليسا رفت و به کشيش مسئول فروش بهشت گفت: قيمت جهنم چقدره؟ کشيش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشيش بدون هيچ فکری گفت: ۳ سکه. مرد سراسيمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهيد. کشيش روی کاغذپارهای نوشت: سند جهنم. مرد با خوشحالی آن را گرفت و از کليسا خارج شد.
به ميدان شهر رفت و فرياد زد: من تمام جهنم را خريدم. اين هم سند آن است، و هيچکس را به آن راه نمیدهم.
ديگر لازم نيست بهشت را بخريد چون من هيچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم.
اين شخص مارتين لوتر بود که با اين حرکت، توانست مردم را از گمراهی رها سازد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر