پنجشنبه، مرداد ۰۲، ۱۴۰۴

بازگشت به صلح با جهان و انسان

نامه سرگشاده رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ششم به رئیس‌جمهور پزشکیان
 راه برون‌رفت از وضع بغرنج کنونی؛ بازگشت به صلح با جهان و انسان؛ این بنیاد دعوت قرآن است (نحل آیه ۱۲۵تا ۱۲۷و آل‌عمران ۶۴)
رئیس‌محترم جمهور جناب آقای دکتر پزشکیان
با سلام و احترام

صلح و آزادی و دموکراسی و قانون، چیزی بود که ملت ایران در مبارزه برای
مشروطیت، در راه آن قربانی‌های رقت‌انگیز بسیار داد، که بخشی از آن‌را می‌توان در کتاب «جان‌باختگان مشروطیت» دید، و در نهایت ملت ایران در ۱۲۸۵ اولین مجلس شورای ملی را تاسیس کرد و بر قدرت مطلقه شاه تحمیل نمود و دست شاه و عمله‌واکره اورا برای تجاوز به حریم زندگی خصوصی مردم، و مال و جان و ناموس آنان بست. و تصمیمات او را در مسائل کلی کشور، مشروط و محدود ساخت.

اما برخی از سنت‌گرایان بی‌فرهنگ و نادان،
آزادی را فهم نکردند و آن‌را با هرج‌ومرج یکی پنداشتند، و فترتی پیش آمد و استبدادی ۵۰ ساله حکومت را به‌دست گرفت و یک‌بار دیگر انقلابی بر علیه استبداد شکل‌گرفت تا آزادی و قانون را حاکم سازد. و وضعیتی پیش آمد که حاصل تلخ آن‌را امروز همه لمس می‌کنند، و یک‌بار دیگر سیاست‌ها و مدیریت نادرست، کار را به‌آن‌جا رساند، که اسرائیل و آمریکا جرأت یافتند که به خاک پاک ایران تجاوز کنند، و بی‌رحمانه شخصیت‌های بزرگ نظامی و علمی و کودکان و زنان و بی‌گناهان ایران‌را به‌شهادت برسانند و به ایران پیشنهاد تسلیم نمایند و ملت ایران با انسجام و اتحاد در مقابل آنان ایستادند و توهمات و خیالات آنان را برای به‌هم پاشیدن ایران به خاک سیاه نشاندند.

من قبل از این‌که راه‌حلی برای برون‌رفت از
وضع موجود ارائه کنم، توجه خواننده عزیز را به مصاحبه «محمد حسنین هیکل» روزنامه‌نگار مصری با نخست‌وزیر ژاپن جلب می‌کنم که در حدود ۵۰ سال قبل انجام شده‌است، و خواننده عزیز را به صبوری در خواندن این گفتار دعوت می‌کنم.

هیکل از تاناکا نخست‌وزیر ژاپن می‌پرسد که: آیا قدرتی بزرگ مثل ژاپن ممکن است بدون سلاح هسته‌ای و ارتشی بزرگ وجود داشته باشد؟

نخست‌وزیر ژاپن می‌گوید‌: «ژاپن از تولید سلاح هسته‌ای ممنوع است و ما از طرف خود از این ممنوعیت بسیار خرسندیم و آن‌را مغتنم می‌شماریم و درباره‌اش فکر نمی‌کنیم. آن‌چه می‌خواهیم این‌است که از مبارزه‌های بین‌المللی برکنار باشیم.

ما می‌خواهیم
قدرتی اقتصادی باشیم، بدون رنگ سیاسی. کمک‌های خود را به کشورهای در حال توسعه زیاد خواهیم کرد، و می‌خواهیم هیچ شرط سیاسی‌ای بر آن در نظر نگیریم. برخلاف آمریکا و شوروی که شرط سیاسی دارند».

هیکل باز هم تاکید می‌کند که ژاپن قدرت عظیم اقتصادی است، رشد آمریکا ۳٪ و رشد شوروی (در آن زمان) ۶٪ در حالی‌که رشد ژاپن بین ۱۰ تا ۱۴٪ است. در حالی که گمان می‌شد که رشد اقتصادی ژاپن در سال ۱۹۷۰ متوقف می‌شود، تولید ملی ژاپن به ۲۰۰ میلیارد$ بالغ گردید و در سال ۱۹۷۵ به ۴۰۰ میلیارد$ می‌رسد و در ۱۹۸۰به ۸۰۰ میلیارد $ می‌رسد، این تولید اکنون به‌اندازه تمام دولت‌های عضو مشترک اروپا است و گویا به‌طوری که می‌گویند مرزهای طبیعی آن به آسمان خواهد رسید. (در همین سال‌های اخیر مازاد تجارت ژاپن به آمریکا طبق آمار معروف، ۳ هزار میلیارد $ بوده‌است)

در جای دیگری، هیکل می‌گوید: آیا راهی برای امنیت جز
بازدارندگی وجود دارد؟ و مسئول ژاپنی می‌گوید: بله. راه دیگر همکاری است و این اقدامی است که ما با چین انجام دادیم و بدین صورت مصالحه کردیم.
 
(میعاد با خورشید ـ حسنین هیکل)
قرآن مجید داستان دو پسر آدم را چنین نقل می‌کند و آن‌را به انسان درس می‌دهد: یک پسر برای زیاده‌خواهی و از روی حسادت، به برادر می‌گوید: لاقتلنّک؛ تو را می‌کشم! و برادر جواب می‌دهد: لئن بسطتَ یدک لتقتلنی، ما أنا بباسط یدیّ لأقتلک؛ اگر تو برای کشتن من دست درازکنی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم.

پیامبر گرامی اسلام، با عفو و گذشت بزرگ‌ترین و خبیث‌ترین دشمنان خونی خود را به همراهان و دوستان بدل کرد، و آنان را به صف مسلمانان ملحق ساخت و تسلسل جنگ و خون‌ریزی و قصاص را متوقف ساخت. و این از بدیهیات تاریخ است.

 بر خلاف جاهلان مغرض، که دفاع ِ ناچار را دلیل خشونت می‌گیرند و اسلام را دین خشونت به‌حساب می‌آورند، و اسلام‌شناسان اولیه، اسیر تاریخ قرار می‌گیرند و متاسفانه این پایه‌ی تفکر بخش عظیمی از مسلمانان قرار می‌گیرد، و اشتباه بزرگی در فهم پیام قرآن است که صریحاً صلح و احترام با مخالف را پایه‌ی دعوت و پند قرار می‌دهد.


من
سلاح متعارف را ممنوع نمی‌دانم، اما سلاح هسته‌ای را موجب شیوع آن می‌شناسم که ناامنی و حتا نابودی بشریت را در پی خواهد داشت. زیرا اشخاصی به این سلاح، مسلح خواهند شد که هیچ مسئولیتی در برابر بشریت قائل نیستند و علت حرمت آن توسط رهبری، قطعاً چنین تفکری است و تعجب است از نادانانی که به عنوان بازدارندگی آن‌را توجیه و تشویق می‌کنند.

راه‌کاری که اینجانب برای برون‌رفت از این بلاتکلیفی و وضعیت بغرنج و مشوش اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی، و به‌خصوص سیاسی (نه جنگ، نه صلح) که عامل اصلی این وضعیت است و کل کشور را قفل‌کرده و کارخانه‌ها به‌درستی کار نمی‌کنند و کارگاه‌ها راکد و نیمه‌راکداند و معاملات و داد‌وستد همه‌چیز، معطل است و مردم راحت سر بر بالشت نمی‌گذارند، قابل تصور و قابل عمل است و حلال مشکلات خواهد بود.

 راهکار این است که رئیس‌جمهور که امین ملت و از اعتماد نسبی ملت برخوردار است، و مورد اعتماد رهبری است، با اختیارات کامل و با مشاورانی مجرب و دانا، مانند
دکتر محمدجواد ظریف و سیدعباس عراقچی و دیگرانی همچون آنان که بردن نام‌شان طولانی خواهد شد، با آمریکا وارد مذاکره شوند، و از مانورهای آن‌چنانی ترامپ هراسی نداشته باشند، و سیاست صلح با جهان و انسان با هر عقیده و مذهب و فکر و دست‌برداشتن از ستیز با غرب و استکبار و ترک مخاصمه با اسرائیل و ترک شعار محو آن، و دست‌برداشتن از دخالت نظامی در کل کشورها و به‌خصوص کشورهای خاورمیانه و دست‌برداشتن از غنی‌سازی اورانیوم که تا‌کنون هزینه عظیمی بر دوش کشور نهاده، و سودی جز بهانه برای جنگ و تحریم و حمله نداشته است، و به‌طور موقت تا جلب اعتماد بین‌المللی، بازگذاشتن دست آژانس انرژی اتمی در بازرسی را جداً دنبال کنند.

صرف‌نظر از
نتانیاهو که هواهای بسیاری برای نابودی ایران در سر دارد و متاسفانه جاهلانی از ایرانیان را هم دنبال خودش می‌کشد، من شک ندارم که غرب و به‌خصوص آمریکا از این سیاست و پیشنهاد که برای‌شان بسیار نافع است، استقبال خواهند کرد و آنان‌را از باتلاق یک جنگ که عاقبت آن برای هیچ کشوری خوش نخواهد بود، رهایی خواهدبخشید و از منافع بسیار برخوردار خواهد کرد، و نیز زمینه پیشرفتی عظیم برای کشور فراهم خواهد ساخت، و نیروی عظیم ملی با سرمایه‌های بزرگ آن از نفت و گاز و بسیاری دیگر به کار خواهد افتاد، و به‌خصوص در شرائط فعلی، سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در درون کشور به‌جای فرار سرمایه، تحقق خواهد یافت. و از همه مهم‌تر رضایت و اعتماد عمومی به مدیریت حاصل خواهد شد.

 در چنین شرائطی است که می‌توان انتخاباتی آزاد برگزار کرد، و کسانی که در خارج کشوراند و از غربت رنج می‌برند و مایه شرم‌ساری است، به وطن خود بر می‌گردند و با نیرو و سرمایه و تخصص، به جای کشور بیگانه، به کشور خود خدمت می‌کنند، و این‌ها غیر کسانی هستند که به دشمن دل‌بسته و بیگانه‌پرستی را به‌جای ایران‌دوستی انتخاب کرده‌اند.

مساله‌ی دیگر خروج
مجمع تشخیص مصلحت از این وضع بل‌بشو است. اکنون مجمع تشخیص اکثراً از افراد غیرمتخصص تشکیل‌یافته که با یک رأی خود، حکم شرعی یا قانون مصوب را نقض می‌کنند، و این قطعاً غیرشرعی و غیرقانونی است و از اعتبار شرعی و قانونی برخوردار نمی‌باشد.

مجمع تشخیص یک مجلس بزرگ و سرنوشت‌ساز است که باید از نخبگان و دانشمندان درجه اول کشور تشکیل شود، و معیارهای آن‌را شخصیت‌های بزرگ و متخصصی تعیین کنند، که ملت آن‌ها را قبول داشته و عموم دانشمندان آن‌ها را بتوانند بپذیرند و در شرائط کلی مناسب در کشور، این مسائل با انتخاب ملت تعیین خواهد شد و نظریه رهبری هنگامی عملی خواهد شد که از تصویب این مجمع بگذرد.

 رهبری می‌تواند وکلا و کارشناسان معتبری داشته‌باشد که بتوانند از نظر رهبری در مجمع دفاع کنند، و در این صورت است که اعتماد عمومی احیا و جلب می‌شود و کشور در راه مستقیم و معتبری قرار خواهد گرفت. و از اعتبار داخلی و خارجی برخوردار خواهد شد.

مسئله دیگری که نمی‌شود آن‌را فراموش کرد، و هیچ وجدان بیداری در سراسر جهان نباید آن‌را نادیده بگیرد، کشتار و ستمی است که بر فلسطینیان می‌رود و در مقابل چشم جهانیان، اطفال گرسنه‌ای که برای به‌دست‌آوردن لقمه‌ای نان و مقداری آرد و یا غذای گرمی که قطعاً چیز قابل‌توجهی نیست، با قابلمه و ظرفی به‌دست، می‌ریزند و بی‌رحمانه به دست صهیونیست‌ها کشته می‌شوند و عجیب است که دست داعیه‌داران حقوق بشر و حقوق حیوانات و کمک آن‌ها اگر نباشد، این ستم که قریب ۸۰ سال است ادامه دارد، ادامه پیدا نمی‌کرد.

 اکنون بیش از ۴۰ قطعنامه سازمان ملل به‌وسیله آمریکا وتو شده و اسرائیل با این همه کشتار، همچنان از پشتیبانی آمریکا برخوردار است.
دولت اسرائیل، استعمار گذشته و کهنه غرب امروز کار نمی‌کند، و غرب، هند و چین و آفریقا را از دست داده‌است. اما نیرویی نظامی در خاورمیانه، به‌نام دولت اسرائیل نشانده‌است که ۸۰ سال است با قدرت تفنگ و کشتار، خاورمیانه را همچنان در چنگ دارد و از هیچ فرصتی در کشتار و تخریب و حتا گرسنگی‌دادن به کودکان که به دنبال لقمه نانی برای سیرکردن شکم هستند، کوتاهی نمی‌کند و این‌همه را به پشتیبانی غرب و به‌خصوص آمریکا انجام می‌دهد.

 گمان من این است که صهیونیست‌ها در آینده به‌سزای اعمال خود خواهند رسید، و ملت‌های منطقه هرگز فراموش نمی‌کنند و فرزندان پدر و مادر کشته، برخواهند خواست و سزای اعمال فجیع اسرائیل را خواهند داد و اکنون در مجامع بین‌المللی هیچ آبرویی برای اسرائیل و پشتیبانان غربی آن نمانده‌است، و متاسفانه تمدن جدید نیز از معنا خالی‌شده‌است و دیگر هیچ‌کس ادعای حقوق بشر را از غرب نخواهد پذیرفت.
 ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه و جادلهم بالّتی هی أحسن، إن ربّک هو أعلم بمن ضلّ عن سبیله و هو أعلم بالمهتدین. و إن عاقبتم فعاقبوا بمثل ماعوقبتم به و لئن صبرتم لهو خیر للصابرین. واصبر و ما صبرک الّا بالله و لاتحزن علیهم و لا تک فی ضیق ممّا یمکرون. قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم ألّا نعبد إلّا الله و لانشرک به شیأ و لا یتّخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله فإن تولّوا فقولوا اشهدوا بأنّا مسلمون
حسین انصاری‌راد
۲۶ تیرماه ۱۴۰۴
©️ سایت زیتون

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر