احتمالا دوستی که اطلاعات تغییر نامخانوادگی و تغییر دین آقای «مطهرنیا» را برای ایشان فرستاده، آقای «ع.د» باشد که در این زمینه کارشناسترین عالِم جهان اسلام است. چرا که قبلا از تغییر نام خانوادگی «گیوهچی» به «مصباح یزدی» و تغییر دین از یهودیت به اسلام از سوی «نادر طالبزاده» و ... خبر داده بود.
البته «یهود یا جهودستیزی» از «جمود فکری» ناشی میشود و صرفا از سوی برخی «مرتجعین»، «متعصبین» و «فاشیستها» پیگیری و تشویق و ترغیب میشود.
والا انسانهای توسعهیافته و مدرن، به «انسان» فارغ از «باور» و «اعتقاد» او احترام میگذارند و تمرکز و توجه روی باور انسانها را دخالت در «حریم خصوصی» افراد و خلاف «اخلاق» میدانند. شایسته است این بنده خدا بداند که اگر باورمند است، که اسلام گفته «در دین اجبار و اکراه نیست»، اگر باورمند هم نیست که بهطریق اولی برای ایشان معتقدان به ادیان فرقی با هم ندارند، مناسک متفاوتی دارند. نفس «تغییر» هم بسیار پسندیده و توصیهشده، و نشانه یک برتری شخصیتی هم تلقی میشود. مولی علی (ع) امام نخستین شیعیان جهان گفته: «وای بر کسی که دیروز و امروزش یکسان باشد».
تغییر دین البته ـ بر اساس باور اغلب ادیان ـ کفر و الحاد و ارتداد تلقیشده و مجازات در پی دارد.
اما «اعلامیه جهانی حقوق بشر» «حق انتخاب عقیده» را برای هر انسانی بهرسمیت شناخته است. اگر این بنده خدا باورمندِ مصلح است که وجهی برای نقد دیگری ندارد، مگر بر اساس «باورهای» سنتی. باورمندان سنتی نمیتوانند بشارتدهنده «توسعه» و خیر باشند. ایستادن مقابل مفاد «اعلامیه جهانی حقوق بشر» یعنی پسرفت. و بعید میدانم اهالی پسرفت، یا سلفیها، بشارتی برای دیگران بتوانند به ارمغان بیاورند. اما جدای از این نقد، ایشان ابتدا آقای «مطهرنیا» که اندیشمندی است که بر اساس شواهد «تحلیل» و نه «پیشگویی» یا «پیشبینی» میکند را به تمسخر میگیرد که: «انگار او یک گوی بلورین جلوش دارد و ...».
اما در ادامه خودش یک تحلیل آقای «مطهرنیا» را با استناد به «پیشبینی» شخص دیگری رد و اعلام میکند که «تغییر» ـ چنانچه آقای مطهرنیا تحلیل کرده ـ قرار نیست در پاییز اتفاق بیفتد و چشم اسفندیار «تابستان» است. یعنی قرار است تابستان اتفاق بیفتد. امروز ۲۲ امرداد است. با پیشگویی ایشان، تغییر باید ظرف ۴۰ روز دیگر اتفاق بیفتد. اگر افتاد که من هم نه به تحلیلگری آقای «کریمیزند» که حتی به پیامبری او ایمان خواهم آورد.
اما اگر اتفاق نیفتاد، آنکه «تخریب» میکند، بیشتر به امنیتیها میخورد تا آنکه «تحلیل» میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر