پنجشنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۹۱

بازتاب بداخلاقی

واژه «دُم» در ضرب‌المثل «پا روی دم کسی گذاشتن» معنی حقیقی ندارد و مجازن به معنای کاری به کار کسی داشتن و عصبانی کردن اوست. فراوان هم در میان مردم مورد استفاده قرار می‌گیرد و اشکالی هم ظاهرن بر آن مترتب نیست.
با این‌حال، کسی این ضرب‌المثل و یا مشابه آن‌را در مورد فردی که شخصیت محترمانه‌ یا فرهیخته‌گی ویژه‌ای دارد و… به‌کار نمی‌برد. چه آن‌که بکار بردن آن تداعی کننده بی‌ادبی یا توهین خفیف است.
 این یک رسم محترمانه است و آدم‌های مبادی آداب به شدت به آن پای‌بند هستند.
 تردیدی نیست که وقتی در روابط معمولی بین انسان‌ها، رعایت این‌گونه از ادب و احترام لازم و نشانه شخصیت رعایت کننده است، رعایت آن در جایی که کمی از قلمرو شخصی فرا‌تر و عمومی‌‌تر است، نه تنها شایسته که بایسته هم هست و شاید بعض مواقع عدم رعایت این ادب، محرومیت‌هایی را برای یک بی‌توجهی به دنبال داشته باشد. قلمرو عمومی می‌تواند آثار یک توهین خفیف را تشدید کند و نتایج ناگواری به دنبال داشته باشد.
سایت «بازتاب» که تلاش می‌کند چهره‌ای تقریبن متفاوت از فضای رسانه‌ای محافظه‌کاران رسمی از خود به نمایش بگذارد، و بیشترین تلاش خود را بر افشاگری باندهایی در حاشیه امن قدرت قرار داده است، لازم است برای اثبات حسن نیت خود، بیش از سایر رسانه‌ها و مطبوعات به رعایت بعض اصول اخلاقی و حرفه‌ای در حوزه رسانه وفادار بوده و دقت و وسواس بیشتری به خرج دهد.
 این سایت، هفته قبل در مطلبی که تعرض تلویحی به جایگاه اقتصادی  «موتلفه اسلامی» در آن مشهود بود، با تیتر «آقای احمدی‌نژاد اگر جرات دارید پا روی دم موتلفه بگذارید،» پا را از حدود اخلاق و ادب و احترام، فراتر گذاشته و با تمسکبه یک ضرب‌المثل متداول، اما حاوی کلماتی با بار منفی ــ که استفاده آن در قلمرو شخصی با کمی تخفیف شاید مشکلی نداشته باشد اما در قلمرو عمومی نشانه مستقیم توهین است ــ به این گروه و منسوبین به آن توهین کرد.
 رسانه حق قضاوت بر علیه سوژه، یا  جانبداری از آن را ندارد و فقط می‌تواند در مورد سوژه اخبار صحیح، دقیق و درست بدهد. قضاوت متعلق به مخاطبین و در عهده محاکم قضایی است.
 با این توضیح، در حالی که هیچ‌گونه جرمی در مورد «موتلفه اسلامی» به‌عنوان یک شخصیت حقوقی، و و اعضای آن به عنوان اشخاص حقیقی، اثبات و اعلام نشده و حتی اتهام مشخصی هم متوجه آن‌ها نیست، تنظیم تیتر با رویکرد منفی، از ریشه غلط و خلاف اصول اخلاق است و با فرض ثابت شدن جرم هم، استفاده از الفاظی که توهین‌آمیز تلقی می‌شوند، خلاف اصول حرفه‌ای رسانه است.
مرتبط:
+ گاف خبری بازتاب
+ چاه نکنده و دردسر منار دزدیده
+ آینده‌نیوز و نقص حریم خصوصی
+ شرق و احترام به اصول حرفه‌ای

سه‌شنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۹۱

دریغ از یک جو انصاف

«پیش یکی از مشایخ گله کردم که فلان به فساد من گواهی داده است. گفتا به صلاحش خجل کن»
(گلستان سعدی ـ در اخلاق درویشان)
حداد  - سروش«عبدالکریم سروش» در نوشته‌ای به مناسبت روز فلسفه، هر آن‌چه از سجع و آرایه و لفاظی سخن و قلم بلد بود را به خدمت گرفت تا اخلاق را تازیانه بزند.
 با عنوانی که نوشته بر پیشانی داشت و در مجموعه‌ای که منتشر می‌شد، مثلا قرار بود نوشته در گرامی‌داشت فلسفه و روز فلسفه باشد. اما نه تنها کسی و چیزی را گرامی نمی‌داشت که بیش از هر حرف و سخنی و نشانه‌ای، مرثیه‌ای بود که بر بالین مرده اخلاق و انصاف و تحمل، سروده و خوانده می‌شد. مرثیه‌ای که بی‌انصافی و بی‌اخلاقی را رسمن و علنن تبلیغ و ترویج می‌کرد.
 به نظر می‌رسید نویسنده از پس سال‌ها تحمل و مدارا و صبر، ناگهان روزنه‌ای برای فریاد حق‌خواهی یافته است تا هرچه، و از هر کس ظلم دیده و ستم‌ کشیده است را بر سر چند نام معروف و مسمی به فیلسوف و اهل فلسفه، فریاد بزند.
‌ای عجب!‌ ای عجب!‌ ای عجب! چه شد که تمامی مدعیان دین‌داری و اخلاق و فلسفه، از جمع دوستان و اساتید و شاگردان «سروش» بر این بی‌اخلاقی و بی‌حرمتی و بی‌انصافی آشکار یار نزدیک خود، در حق فلسفه و اخلاق و انصاف و انسانیت، فقط و فقط سکوت اختیار کردند و به تماشا نشستند؟
 در این میان تنها دانشجوی جوان و شجاعی، شهات به خرج داد و خطر کرد و چند خطی در مذمت آن نوشته در صفحه اجتماعی خود نوشت. ضمن آن‌که البته به محاسن برجسته دکتر «سروش» هم اشاره کرد و حرمت انصاف را پاس داشت.
 در آن زمان نه از دین‌دار و دین‌پژوه معاصر آقای «یوسفی اشکوری» خبری شد، نه از «مجتبی واحدی» روزنامه‌نگار، که ذره‌بین به دست، عیب اهل سیاست و اخلاق را رصد و افشا می‌کند.
چند ماه بعد از آن نوشته، دکتر «حداد عادل» که من کمترین قرابتی با منش سیاسی وی ندارم، در نوشته منصفانه‌ و خالی از آلودگی به حب و بغض شخصی، پاسخ قسمتی از آن نوشته دکتر «سروش» را داد. صادقانه باید اعتراف کرد که اگر همه کارهای «حداد عادل» به فرض بد باشد، این یکی بسیار خوب و عالی بود و من هراسی ندارم از این‌که صبر دکتر «حداد» از زمان انتشار نوشته «سروش» تا زمان انتشار جوابیه او را، به برخاستن از سینه حریف و دور زدن میدان، توسط مولی علی در جنگ احزاب تشبیه کنم. صبری که به او اجازه داد تا اندکی بر خشمش غلبه کند و نوشته تا آن‌جا که ممکن است از حب و بغض شخصی خالی باشد و در فضایی منصفانه جواب اتهامات و ادعاهای ضعیف و بدون پشتوانه سند و مدرک «سروش» بر علیه خود را داده باشد.
 نمی‌خواهم و نمی‌توانم ادعا کنم که نوشته «حداد عادل» بطور کامل خالی از حب و بغض شخصی و صددرصد خالص از اغراض شخصی است. نه چنین نیست. اما اگر رفتاری تا بدین پایه منصفانه از یک رقیب سرزده، آیا باید بدان پایه از بی‌انصافی آن‌را نادیده گرفته و تمامی محاسن این رفتار را به آب معایب رفتار سابق شست که آقای حداد این رفتارها به شما نمی‌آید؟
آیا داوری یک‌طرفه و غیر منصفانه دکتر «سروش» در مورد شخصت و نه سواد فلسفی دکتر «رضا داوری اردکانی» و آن توهین و تحقیرها که در آن نوشته در حق آقایان «لاریجانی» و «حدادعادل» شده بود، هیچ بهانه‌ای برای پاسداشت اخلاق و انصاف به دوستان دکتر «سروش» نمی‌داد تا آن‌روز آن‌گونه سکوت اختیار نکنند و امروز این‌گونه سکوت نشکنند؟
اگر درد دوستان حرمت اخلاق و انسانیت است، چرا در زمانی که نوشته سراسر بی‌انصافی و بی‌اخلاقی دکتر «سروش» منتشر شد، سکوت نمودند؟ و اگر منظور نقد رفتار سیاسی دکتر «حداد عادل» است که انصافن اینجا خطای دکتر «حداد» به کمترین درجه ممکن کاهش یافته و اصلا قابل مشاهده نیست. یعنی اینجا باید به آقای «حداد» تبریک گفت و دست او را به خاطر این نوشته به گرمی و محبت فشرد. اگر حقی از دکتر «علی‌رضا رجایی» ــ که برای من بسیار عزیز است ــ ذایل شده و با فرض مدخلیت صددرصد «حداد»، حقیقتن جای بیان و ادای آن اینجا نبوده و نیست.
 جامعه سیاست‌زده ما تا زمانی که نتواند حساب حب و بغض‌های معمول و متداول و نظرات شخصی را از حساب قضاوت‌های دیگر جدا کند، همیشه بر مدار همین دور باطل خواهد گشت و همیشه در نقطه آغازین اخلاق و عدالت و انصاف خواهد ماند.
«عبدالکریم سروش» انسانی است که نبوغ ویژه‌ای در تحصیل توامان پزشکی و فلسفه و ادبیات و متون دینی داشته است. با سعی و تلاش تحسین‌برانگیزی، این نبوغ و استعداد را بارور و برتر نموده‌است. به لطف طبع خدادادی، بر کلام و قلم تسلط و چیرگی خاصی داشته و دارد. این‌ها و خصایل و دلایل برجسته دیگری در شخصیت وی، به علاوه تربیت تعداد قابل‌توجهی از دانش‌جویان و فلسفه و حقیت‌جویان جوان و میانسالی که هر کدام اکنون حکم استادی مبرز و برجسته و صاحب کرسی تدریس در دانشگاه‌های معتبر را دارند، به ایشان شخصیت کاریزماتیکی در بین طبقه فرهیخته عطا کرده است که کمتر کسی از اهالی علم و تحصیل جرات می‌کند، نوشته، سخن، و یا شخصیت وی را مورد نقادی و بررسی دهد. همین دلیل به تنهایی کافی است تا همه آن کاریزما که نردبان برکشیدن او به بام شهرت و عالی‌مرتبه‌گی شده، خدای ناکرده اسباب سقوط او از‌‌ همان بام باشد.
این‌که عده‌ای از هم‌نسلان و هم‌کلاسان و شاگردان او در برابر خطای او سکوت می‌کنند، لطف به او نیست. ضمن آن‌که خیانت به اخلاق و انصاف و تکلیفی است که به حکم حق بر عهده دارند، خیانت مستقیم به شخصیت خود وی نیز هست.
باز هم دست‌مریزادی به «سعید حنایی کاشانی» که توضیحاتش روشنگرانه، منصفانه و عالمانه‌تر بود، و اگرچه جای پرداختن بیشتری به انصاف دکتر «حداد عادل» را داشت، اما باید به حکم لنگه‌کفش بیابانی آن را غنیمت دانسته و تحسین کرد.
  حافظ  ار  خصم  خطا  گفت  نگیریم براو
  ور  بحق  گفت جدل با سخن حق نکنیم

پنجشنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۹۱

ژاپنی‌ها نمی‌دانستند دزدگیر چیست!


«عباس  کیارستمی» که جدیدترین ساخته‌اش «مثل یک عاشق» بر پرده سینماهای جهان در حال اکران است، در گفت‌وگویی  با «کاترین بروکس»، خبرنگار وب‌سایت «هافینگتن پست»که ایسنا آن را ترجمه کرده حرف‌های جالبی از ناآشنایی ژاپنی‌ها با دزدگیر را بازگو کرده است.
به گزارش پارس توریسم، «کیارستمی» درباره موانع پیش‌رویش برای ساخت فیلم در خارج از ایران گفت: برخی جزئیات بودند که چندان مهم به نظر نمی‌رسیدند و آن‌گونه که تصور می‌کردم قبل از آمدن به ژاپن برای ساخت فیلم قابل توجه نبودند، اما باید آنها را می‌پذیرفتم.
وی افزود: یکی از موارد جالب درباره صدای فیلم زمانی بود که در ایران، من در فیلمنامه نوشتم که در یکی از صحنه‌ها ما صدای دزدگیر خودرو در خیابان می‌شنویم. اما وقتی عوامل ژاپنی فیلم هنگام فیلمبرداری در توکیو صدا را شنیدند، با تعجب پرسیدند که صدا چیست؟ و ما در پاسخ گفتیم که این صدای دزدگیر خودرو است. اما آنها نمی‌دانستند یعنی چه! چون در ژاپن خودرویی سرقت نمی‌شود که نیار به آن باشد.
منبع: تابناک

دوشنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۹۱

فقط از جیمیل استفاده کنیم

امروزه، بعید است کسی شهروند قرن بیست‌و یکم باشد و سر و کارش مستقیم یا غیر‌مستقیم به اینترنت و شبکه جهانی نیفتاده باشد.
همچنین بعید است که در بین کاربران شبکه جهانی اینترنت، کسی بتواند بدون داشتن یک پست الکترونیکی یا‌‌ همان ایمیل، کارهای خود را راست و ریست کند. (این اصطلاح در بین مردم «راس و ریس» است، اما خوب من این‌گونه نوشتم)

داشتن یک پست الکترونیکی یا همان ایمیل خودمان، در هر شرکتی که خدمات ایمیل ارائه می‌دهد، کار آدم را راه‌ می‌ادازد، اما از مقتضیات اصلی دنیای شگفت‌انگیز مجازی، که کلی با دنیای حقیقی توفیر و تفاوت دارد، یکی هم «امنیت» است که باید آدم شش دانگ حواسش را جمع کند که اینجا ایمان و امان به سرعت باد از دست می‌رود و باید علاج واقعه را پیش از وقوع کرد.
ایمیلدر بین شرکت‌های اینترنتی که خدمات ایمیل رایگان به کاربران می‌دهند، ۴ شرکت یاهو، مایکروسافت، گوگل و ای‌او‌ال مهم‌ترین و معروف‌ترین هستند.
 اکثر کاربران شبکه جهانی از خدمات شرکت یاهو، به دلیل این‌که اولین شرکت ارائه‌دهنده این خدمات بوده استفاده می‌کنند. به نظر می‌رسد گوگل باید دوم باشد و مایکروسافت و ای‌او‌ال هم در این رده‌بندی سوم و چهارم هستند.  
اما جای تعجب است که امروزه امنیت داده‌ها برای کسی مهم باشد، اما از سرویس پست الکترونیک شرکت گوگل یعنی «جیمیل» استفاده نکند.
 اگرچه در فضای مجازی اعتماد مطلق نمی‌توان به امنیت اطلاعات و داده‌ها داشت و هرچه شرکت‌ها خود را به امکانات بهتر و بیشتری مجهز می‌کنند، در مقابل هکرها هم دانش خود را افزایش می‌دهند و از علم روز امنیت عقب نمی‌مانند، با این حال در بین شرکت‌های ارائه دهنده خدمات ایمیل، «جیمیل» گوگل بهترین و امن‌ترین گزینه برای دریافت و ارسال داده و اطلاعات است.
 جیمیل علاوه بر آن‌که از چند سال قبل به پروتکل گواهی امن SSL مجهز بوده و اطلاعات جابه‌جا شده بین مبدا و مقصد آن به صورت کد‌گذاری شده مبادله می‌شد، و به این دلیل اگر در مسیر توسط هکر سرقت می‌شد، تنها یک سری کد بود که قابل استفاده و خواندن نبود، از حدود دو سال پیش به این‌طرف سیستم تایید دو مرحله‌ای خود را هم فعال نموده. بنابراین اگر شما روی جیمیل خودتان این امکان را فعال نموده باشید با احتمال اینکه رمز ورود یا گذرواژه شما به دست کسی بیفتد، باز هم طرف نمی‌تواند وارد ایمیل شما بشود.
 این امکان یک خاصیت اخطار هم دارد. یعنی وقتی گوگل به تلفن همراه شما یک کد اس‌ام‌اس کرد، شما بلافاصله متوجه می‌شوید که گذرواژه شما به دست نا‌محرمی افتاده، اما در ورود به حریم شخصی  و خصوصی شما ناکام مانده است. با این اطلاع بلافاصله وارد جیمیل خود شده و گذرواژه را تغییر می‌دهید.
جیمیلخوب با این توضیحات، اگر تا کنون حساب کاربری در سایت گوگل نداشته‌اید، بهتر است از این آدرس نسبت به ثبت آن اقدام نمایید. و بعد هم بلافاصله با این راهنمایی وارد تنظیمات حساب خود شده و سیستم تایید دو مرحله‌ای آن را فعال نمایید.
می‌توانید برای راحتی کار، سایر حساب‌های پست الکترونیکی خود را هم به این حساب اصطلاحن فوروارد نمایید. یعنی در تنظیمات حساب‌های قبلی، آدرس این ایمیل جدید را بدهید، تا یک نسخه از ایمیل‌های دریافتی را به ایمیل جدید شما بفرستد. با این تنظیم، دیگر نیازی به چک یا وارسی کردن حساب‌های قبلی نخواهید داشت.
ضمنا گوگل اولین شرکتی است که وبلاگ فارسی خود را برای کاربران فارسی زبان و خصوصن ایران، از حدود دو سال پیش راه‌اندازی نموده‌است.
مرتبط:
+ گوگل شما را گول نمی‌زند
+ گوگل شما را گول نمی زند، به خودتان نگاه گنید