حتما در اطراف شما هم زنانی هستند که با شوهر معتادی که دستِ بزن دارد و هیچ امیدی به اصلاحش نیست، زندگی میکنند. ولی زن بعد ۴۰ سال باز هم حاضر نیست از او جدا شود، چون اگر بعد از ۴۰ سال طلاق بگیرد با خودش خواهد گفت چرا چهل سال پیش طلاق نگرفتم؟ و تحمل این، سختتر از ادامه تحمل زندگی با شوهرش خواهد بود.
شما هر چقدر بیشتر در یک رابطه مزخرف، یا شغل به دردنخور بمانید و زجر بکشید، کمتر احتمال دارد که از آن خارج شوید.
شما وقتی هزار صفحه از یک رمان چرند را خواندید، بعید است پانصد صفحه آخرش را نخوانده رها کنید.
اگر وقتی ارزش سهامِتان نصف شد، آن را نفروختید، بعید است که بعد از یک چهارم شدنش آن را بفروشید، چون بعد از تحمل اینهمه ضرر، خیلی دردآورست قبول کنید این سهام هیچ سودی برایتان نخواهد داشت.
***
سران آلمان چند ماه بعد از اینکه به روسیه حمله کردند، و صد هزار نفر از سربازانِشان در برف مردند، میدانستند شکست میخورند، ولی چطور میتوانستند حتی به خودشان بگویند این صدهزار کشته، بیفایده و نتیجه اشتباه محاسباتی آنها بوده است؟ پس جنگ در روسیه را ادامه دادند و با یک میلیون کشته همگی خودکشی کردند.
کسی که سالهای زیادی از عمر خود را بر اساس باورها و اعتقادات غلط سپری نموده و در این راه متحمل هزینه و مشقت فراوان شده، حتی اگر صدها دلیل روشن مبنی بر نادرستبودن اعتقادش برای او بیان کنید، به سختی قادر است از اعتقاد خود دست بکشد و قبول کند که تمام رنجها و زحمات که در سالهای طلایی عمرش متحمل شده، بیدلیل بوده است.
شما هرچه در کاری بیشتر هزینه دهید، در ادامه آن کار راسختر میشوید و ایمانِتان به آن کار محکمتر میشود.
کلاسهای مجانی هیچوقت نمیگیرند و اغلب داوطلبان، وسط کار آن را رها میکنن، ولی اگر برای کلاسی پول داده باشید حتی اگر گندترین کلاس تاریخ با مزخرفترین استاد عالم باشد باز هم تا ثانیه آخر در آن شرکت خواهید کرد.
در دانشگاههای کشور بندرت دانشجویی انصراف میدهد مگر آنهایی که با سهمیه وارد شده باشند، یعنی رنج کنکور را نچشیده باشند.
«تورات» می گوید: اگر میخواهید ایمان مردم قویتر شود، کاری کنید که آنها در راه دینشان زجر بکشند.
کاهنان از همان قدیم میدانستند که اگر مردم را راضی کنند یکی از گاوهای عزیزشان را برای معبد قربانی کنند، آنها سال بعد هم گاو دیگری را قربانی خواهند کرد.حتی اگر دعایشان مستجاب نشود، چون پشیمانشدن از قربانیکردن یعنی قبول این که گاو عزیزشان را بخاطر هیچ و پوچ به فنا دادهاند.
شما اگر برای گرفتن حاجتی بارها در یک امامزاده، نذر و نیاز کرده باشید، حتی اگر حاجت شما برآورده نشده باشد، امکان ندارد اعتقاد خود را به آن امامزاده از دست بدهید.
ما وقتی بخاطر کاری هزینه می دهیم حتی اگر آن کار، احمقانه ترین کار عالم هم باشد به سختی میتوانیم قبول کنیم آن کار اشتباه بوده است.
برای مادری که فرزندش را در جنگ از دست داده، خیلی سخت است که باور کند هدف آن جنگ فقط فروش اسلحه بوده است.
بخاطر همین است که هرچه اوضاع افتضاحتر میشود اصرار بر ادامهدادن همان راه افتضاح، بیشتر میشود.
بقول «برتراند راسل»: چگونه به تاولهای پاهایم بگویم تمام مسیری که آمدهایم اشتباه بوده؟؟؟
منبع: توییتر