چهارشنبه، مهر ۰۶، ۱۴۰۱

از چشم تو پیداست که مادر به‌خطایی

 «خطا» در ادب فارسی به سرزمین «تبت» گفته می‌شد، و گاهی با «ت» نیز نوشته‌اند. اما بیشتر با «ط» ضبط شده و اغلب این کلمه با خطای معروف «جناس» لطیفی در شعر پدید آورده. خصوصا که ترکان خطایی به زیبایی معروف بودند و آهوی خطایی که مشک داشت بر این جناس و جنس لطیف، تعبیر لطیف‌تری اضافه می‌کرد. 

شاعری دو سه مفهوم را با فحشکی لطیف چنین بیان می‌کند: 

چشمانت به آهوی خطا سخت شبیه است
از چشم تو پیداست که مادر به‌خطایی

باستانی پاریزی - حاشیه سیاست و اقتصاد عصر صفوی 

دوشنبه، شهریور ۲۱، ۱۴۰۱

احترام نگه داریم تا احترام نگه‌دارند

مرد، فوت کرد، رخ در نقاب خاک کشید، دار فانی را وداع کرد، رحلت فرمود، درگذشت، به‌درک واصل شد، به‌شهادت رسید و یکی دو کلمه دیگر هستند که بر مفهوم از بین یا از دنیا رفتن دلالت می‌کنند. 

در «هوش کلامی» و «خبرنویسی» به کاربران آموزش می‌دهند از افعال و واژه‌های متناسب با شخصیت سوژه استفاده کنند. تازه در خبرنویسی مدل استفاده از واژه و فعل باید طوری باشد که نماینده «بی‌طرفی» رسانه و خبرنگار باشد. 

برخی از قواعد خبرنویسی در رسانه، مشمول استثناهایی هم می‌شود. مثلا رعایت احترام سوژه خیلی در خبر مرسوم نیست، ولی در مورد رهبر جمهوری اسلامی ایران و مراجع عظام تقلید احترام ضروری است و باید از افعال جمع در مورد کارهای آن‌ها استفاده کرد. 

این قاعده جهانشمول است و مشمول پاپ رهبر کاتولیک‌های جهان، خاخام بزرگ یهودیان، ملکه یا شاه برخی از کشور‌ها هم می‌شود. 

با این وصف در خبری که در مورد «ملکه  الیزابت» است باید به این استثنا توجه و حرمت او را در خبرنویسی به‌خاطر داشت. 


سیمای جمهوری ااسلامی ایران درگذشت ملکه الیزابت را با فعل ــ‌ اگر نگویییم غیرمحترمانه دستکم کم‌احترام ــ «مُرد» اعلام کرد و تا ساعاتی بعد از آن نیز در زیرنویس خبری همین فعل برای خبر نوشته شده بود.

این کار علاوه بر اینکه خلاف اصول اخلاقی روزنامه‌نگاری و خبرنویسی است، از منظر سیاسی و دیپلماتیک هم کار اشتباهی تلقی می‌شود. 

ایران در شرایط حاضر نیاز تنش‌زدایی شدید در روابط خارجی با اکثر کشور‌ها و خصوصا کشورهای اروپایی دارد و بی‌توجهی به چنین ضرافت‌‌های ساده‌ای می‌تواند به انزوای بیشتر کشور و در نتیجه گسترش آنتروپی اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی منجر شود.

شنبه، شهریور ۱۲، ۱۴۰۱

هرچه در کاری بیشتر هزینه دهید، در ادامه آن کار راسخ‌تر می‌شوید

حتما در اطراف شما هم زنانی هستند که با شوهر معتادی که دستِ بزن دارد و هیچ امیدی به اصلاحش نیست، زندگی می‌کنند. ولی زن بعد ۴۰ سال باز هم حاضر نیست از او جدا شود، چون اگر بعد از ۴۰ سال طلاق بگیرد با خودش خواهد گفت چرا چهل سال پیش طلاق نگرفتم؟ و تحمل این، سخت‌تر از ادامه تحمل زندگی با شوهرش خواهد بود.

شما هر چقدر بیشتر در یک رابطه مزخرف، یا شغل به دردنخور بمانید و زجر بکشید، کمتر احتمال دارد که از آن خارج شوید.

شما وقتی هزار صفحه از یک رمان چرند را خواندید، بعید است پانصد صفحه آخرش را نخوانده رها کنید.

اگر وقتی ارزش سهام‌ِتان نصف شد، آن را نفروختید، بعید است که بعد از یک چهارم شدنش آن را بفروشید، چون بعد از تحمل این‌همه ضرر، خیلی دردآورست قبول کنید این سهام هیچ سودی برایتان نخواهد‌ داشت.
***

سران آلمان چند ماه بعد از اینکه به روسیه حمله کردند، و صد هزار نفر از سربازان‌ِشان در برف مردند، می‌دانستند شکست می‌خورند، ولی چطور می‌توانستند حتی به خودشان بگویند این صدهزار کشته، بی‌فایده و نتیجه اشتباه محاسباتی آنها بوده است؟ پس جنگ در روسیه را ادامه دادند و با یک میلیون کشته همگی خودکشی کردند.

کسی که سال‌های زیادی از عمر خود را بر اساس باورها و اعتقادات غلط سپری نموده و در این راه متحمل هزینه و مشقت فراوان شده، حتی اگر صدها دلیل روشن مبنی بر نادرست‌بودن اعتقادش برای او بیان کنید، به سختی قادر است از اعتقاد خود دست بکشد و قبول کند که تمام رنج‌ها و زحمات که در سال‌های طلایی عمرش متحمل شده، بی‌دلیل بوده است.

 شما  هرچه در کاری بیشتر هزینه دهید، در ادامه آن کار راسخ‌تر می‌شوید و ایمان‌ِتان به آن کار محکم‌تر می‌شود.

کلاس‌های مجانی هیچ‌وقت نمی‌گیرند و اغلب داوطلبان، وسط کار آن را رها می‌کنن، ولی اگر برای کلاسی پول داده باشید حتی اگر گندترین کلاس تاریخ با مزخرف‌ترین استاد عالم باشد باز هم تا ثانیه آخر در آن شرکت خواهید کرد.

در دانشگاه‌های کشور بندرت دانشجویی انصراف می‌دهد مگر آن‌هایی که با سهمیه وارد شده باشند، یعنی رنج کنکور را نچشیده باشند.

«تورات» می گوید: اگر می‌خواهید ایمان مردم قوی‌تر شود، کاری کنید که آنها در راه دین‌شان زجر بکشند.

کاهنان از همان قدیم  می‌دانستند که اگر مردم را راضی کنند یکی از گاوهای عزیزشان را برای معبد قربانی کنند، آن‌ها سال بعد هم گاو دیگری را قربانی خواهند کرد.حتی اگر دعایشان مستجاب نشود، چون پشیمان‌شدن از قربانی‌کردن یعنی  قبول این که گاو عزیزشان را بخاطر هیچ و پوچ به فنا داده‌اند. 

شما اگر برای گرفتن حاجتی بارها در یک امامزاده، نذر و نیاز کرده باشید، حتی اگر حاجت شما برآورده نشده باشد، امکان ندارد اعتقاد خود را به آن امامزاده از دست بدهید.

ما وقتی بخاطر کاری هزینه می دهیم حتی اگر آن کار، احمقانه ترین کار عالم هم باشد به سختی می‌توانیم قبول کنیم آن کار اشتباه بوده است.

برای مادری که فرزندش را در جنگ از دست داده، خیلی سخت است که باور کند هدف آن جنگ فقط فروش اسلحه بوده است.

بخاطر همین است که هرچه اوضاع افتضاح‌تر می‌شود اصرار بر ادامه‌دادن همان راه افتضاح، بیشتر می‌شود.

بقول «برتراند راسل»: چگونه به تاول‌های پاهایم بگویم تمام مسیری که آمده‌ایم اشتباه بوده؟؟؟

منبع: توییتر