
اگرچه اغلب صندليهاي اين استاديوم هنگام ايراد سخنراني آقاي « احمدي نژاد» - كه توسط شوراي نگهبان به عنوان ريس جمهور دهم معرفي شد – خالي از تماشاگر( شما بخوانيد استقبال كننده) بود اما مي توان به صراحت اعلام نمود تماشاگران موجود روي سكوهاي استاديوم از تماشاگران موجود روي صندليهاي سالن« مجمع عمومي سازمان ملل متحد» بيشتر بودند و اين نشان از آن دارد كه ايشان اگرچه در بين مردم دنيا و يا شايد سران ايشان، از محبوبيتي برخودار نيستند كه براي تماشايش هنگام سخنراني نمي مانند و سالن را ترك مي كنند، اما در بين مردم كشور خودش و البته اينبار عوام از آن مردم، هنوز محبوبيتي دارند كه براي تماشاي سخنرانيش به استاديوم مي آيند والبته كه اجازه خروج ندارند.حالا خيلي مهم نيست كه اينها اهل گوش كردن باشند يا نه .چون كه ايشان تمايل شديدي به سخنراني براي صندلي خالي دارند و مطمئن هستند كه صندليها سخنان ايشان را خوب گوش مي دهند.باور نمي كنيد به سكوت مودبانه صندليها هنگام ايراد سخنراني آقاي « احمدي نژاد» توجه نماييد.اينهم از« معجزه[ات] هزاره سوم » است.
سلام
پاسخحذفاصولا این که چگونه آغاز کنیم و چگونه در میانه ی راه باشیم، در برابر پایان ما، ارزشی به مراتب کمتر دارد. و تاریخ سرشار از پایان های ناخوش برای آغازهای شیرین است. پیش بینی چگونگی پایان برای این مرد کار سختی نیست. تنها باید به انتظار نشست و بار دیگر طعنه تلخ تاریخ را نگاه کرد!
سلام.خسته نباشی.
پاسخحذف