دوشنبه، آذر ۱۴، ۱۳۹۰

وقتی پاسبانان اخلاق به بداخلاقی متوسل می‌شوند

قدما را اعتقاد بر این بود که "آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند". همین خصلت پختگی و دنیادید‌ه‌گی پیران است که جامعه هم از آنها توقع دارد نسبت به جوانها، کمتر دچار لغزش و خطا شوند.
جوان از آنرو که جوان است و احساساتی و زود رنج و خام، زود هم پریشان می‌شود و واکنش تند نشان می‌دهد. میان آینه و خشت خام تفاوت اگرچه از زمین تا آسمان نیست، اما بسیار است. این احساساتی و خام بودن اقتضای طبیعت جوانی است و به دلیل همین اقتضا است که اغلب از خطای جوانان درمی‌گذرند با این توجیه که: "جوان است تقصیری ندارد " و تقصیر را به گردن «جوانی»‌اش می‌اندازند و او و خطایش را می‌بخشند. اما اگر همین اشتباه از یک پیر دنیادیده و پخته سر بزند، با تعجب جامعه رو به رو شده و امکان بخشش و توجیه آن خطا کمتر است.
کارتون: اقبال ماهوری
آیت‌الله «جنتی» پیرمردی است که منش و سیاست خشنی دارد. اغلب جامعه سیاسی معتقدند که همین منش خشن آیت‌الله، الهام‌بخش و مجوز تندروی‌ها و خشونت‌ها و رفتار خلاف قاعده و قانون بعضی از جوانان شده که خود را «انصار‌حزب‌الله» و «دانشجوی‌بسیجی» و... معرفی می‌نمایند و نزد افکار عمومی نیز به «نیروهای خودسر» و «لباس شخصی» و... معروف‌اند.(+) همین منش و رفتار ناشی از آن باعث رنج جوانان بسیاری از آیت‌الله «جنتی» شده و البته به دلیل همان خامی و نپختگی خاص دوره جوانی، آثار این رنج در ادبیات طنز مخصوص جوانان ظاهر، و آیت‌الله در قالب طنز و طعنه، مورد بی‌حرمتی و بداخلاقی ایشان قرار گرفته‌است.
 اینکه آیت‌الله «جنتی» در نوشتار اغلب جوانان به سوژه طنز «کهنسالی» و  تلویحا نارضایتی از سلامت و طول عمر او تبدیل شده، رفتار نادرست و خلاف اخلاقی است. «جنتی» هر آدمی با هر خوی و خصلتی که می‌خواهد باشد و هر اشتباهی که از او سر زده باشد، به هیچ عنوان دلیل و بهانه و توجیه اهانت و تمسخر به او یا هر کس دیگر نمی‌تواند باشد. متاسفانه در جوانان عصبانی و ناراحت به دلیل همان خصلت جوانی و خامی این حرف‌ها کارگر نمی‌افتد و آنها با همین سوژه‌پردازی‌ها و طنز و تمسخرها سعی در تسکین ناراحتی‌های خود از او دارند. بدون آنکه بدانند چنین رفتاری نه تنها کاهش دهنده خشونت و عصبانیت و منش خشن امثال آیت‌الله نیست، که به بازتولید و تشدید و دور باطل این خشونت نیز می‌انجامد.
این رفتار اگرچه از هیچ گروه سنی  پذیرفتنی نیست،  که از پا به سن گذاشته‌ای که جامعه از او توقع دارد نه در آینه که در خشت خام ببیند آنچه جوانان نمی‌بینند و با همان دیدن بر رنج خود غلبه نموده و واکنش نشان ندهد، دیگر اصلا ناپذیرفتنی‌تر. خصوصا که او روحانی ملبس به لباس دین هم باشد.
به تازگی «محمد‌موسوی‌خویینی‌ها» در اعتراض به همان منش خشن و یاد شده آیت‌الله «جنتی» و در اعتراض به گفته‌های اخیر او، به همان سنت ناپسند و غیراخلاقی جوانان متوسل شده، و از منظر همان سوژه طنز «کهنسالی» آیت‌الله «جنتی» را مورد تمسخر و طعنه قرار داده است.(+) درد بزرگ و بیشتر آنکه، از هیزم همین تمسخر، حالا چند روزی است که آتش معرکه غیر اخلاقی جوانان گرم و گرم‌تر شده‌است.
 طرفداران دو نماینده دین، جمعی به اشاره آن یکی خودسری و تندروی و خشونت خیابانی می‌‌نموده‌اند، حالا هم عده‌ای نه به اشاره مستقیم، که به تلویح این یکی اجازه بیشتری پیدا کرده‌اند که دردها و زخم‌های خود را که از چماق طرفداران آن یکی دارند، با تمسخر و طعنه و بی‌حرمتی بیشتر تسکین نمایند و البته ناگفته مشخص است آنچه در این میان قربانی می‌شود و می‌سوزد و جز دود و درد سیاهی از آن باقی نمی‌ماند «اخلاق» است.

۳ نظر:

  1. in enteghad kardan shodeh jozvi az ma engar... janatio amsaleh janati balaha avordan saremoon hala yeki ye chizi goft sari enteghad konim azash... baba ina zendegi bara mardom nazashtan to digeh chi migi?????????bas konid valla dast to dasteh ham in pedarsokhteharo taro mar konim

    پاسخحذف
  2. علی جان حرف های که نگاشته بودی بسیار متین وحساب شده بود ولی متاسفانه امثال جنتی از این همین ادبیات برای مخالفانش استفاده می کنند وجوک وطنزهای که برای مرحوم منتظری می ساختنند در همین وادی بود

    پاسخحذف
  3. @حسین جندقیان‌عزیز: خطای رفتاری دیگران توجیه برای خطاهای ما نمی‌شود.
    سعدی علیه‌الرحمة حکایت فرموده است:
    "پیش یکی از مشایخ گله کردم که فلان به فساد من گواهی داده‌است٫ گفتا به صلاحش خجل کن!
    تو نیکوروش باش تا بدسگال / به نقص تو گفتن نیابد مجال
    چو آهنگ بربط بود مستقیم / کی از دست مطرب خورد گوشمال؟
    (گلستان سعدی) در اخلاق درویشان

    پاسخحذف