«حسین شریعتمداری» نماینده خامنهای در روزنامه کیهان، ۵ مهرماه در یادداشتی با عنوان «برخاسته از ارادت» آيتالله سيستانى را مورد نکوهش قرارداد.
دلیل این انتقاد شدیداللحن، سخنان مرجع تقلید شیعیان در مورد نقش سازمان ملل در انتخابات پارلمانی عراق است که در دیدار با جنین پلاسخارت، نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد در عراق روز ۲۳ شهریورماه مطرح شده بود. انتقاد نماینده ولیفقیه از سیستانی بیش از آنکه ناشی از سوء برداشت در ترجمه خبر این دیدار باشد، ریشه در رقابت میان دو رویکرد در فقه سیاسی شیعه دارد.
پیشینیه تاریخی حمله شریعتمداری به سیستانی
حدود ۱۰۰ سال قبل، وقتی «حوزه علمیه قم» تأسیس شد، درصدد رقابت با حوزه کهن نجف برآمد. اما تجربه هزار ساله حوزه نجف، و وجود زیارتگاه امام علی در آن، به این شهر جایگاهی ويژه در قلب شیعیان جهان بخشید.
بهعلاوه، نهاد مرجعیت تقلید شیعه، از ابتدا در این شهر تأسیس شد، و مرجع اول نجف از هر قوم و زبانی که باشد، جایگاه اول میان مراجع تقلید شیعیان جهان را داشته است.
در نتیجه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و قدرتگرفتن یک جریان از حوزه قم، رقابت بین دو نهاد دینی به رقابت میان یک نظام سیاسی و یک نهاد دینی تبدیل شد. همزمان با این تحولات، حکومت عراق عرصه را بر حوزه نجف تنگ کرد.
جمهوری اسلامی با استفاده از محدودیتهای ایجادشده علیه مرجعیت نجف، که موضعی همسو با نظام جدید حاکم بر ایران اتخاذ نکرد، به تخریب این مرجعیت و جلوگیری از مطرحشدن آن پرداخت.
به عنوان نمونه، در سال ١٣٦٥ کتابی با عنوان «در شناخت حزب قاعدین زمان» نوشته عمادالدین باقی منتشرشد و در آن، آیتالله خوئی با این ادعا که وی مرجع انجمن حجتیه است، مورد حمله شدید قرار گرفت.
در راستای همین سیاست، حسین شریعتمداری ۱۸ مرداد ۱۳۸۳ به دلیل سفر درمانی سیستانی به انگلیس، طی سرمقالهای با عنوان «چرا انگلیس؟» این سفر را «توطئه حساب شده و طرح چندمنظوره آمریکایی- انگلیسی» دانست و خواستار بازگشت هرچه زودتر مرجع تقلید شیعیان از انگلیس و مورد بازخواست قراردادن افرادی که وی را برای درمان به انگلیس برده اند، شد.
طبق بررسیها، در همان دوران، برخی مراجع تقلید ایرانی مانند جواد تبریزی برای درمان به لندن سفر کردند، اما نماینده خامنهای اشارهای به آنها نکرد.
انتقاد سیستانی از قانون اساسی جمهوری اسلامی
سیستانی از صدور بیانیه و یا هر نوع سخن در مورد ایران اجتناب میکند. حتی به معدود نامههایی که رهبر ایران بهمناسبت بیماریاش برای او فرستاده، پاسخ کتبی نداده است. هرچند که برخی ادعا میکنند فرزندش شفاها پاسخ را به دفتر رهبر ایران داده، ولی سایت سیستانی که اصل نامه را منتشر کرده، پاسخآش را منتشر نکرد.
اما میتوان از طریق کتاب «آيتالله سيستانی و عراق جديد» نوشته «مسیح مهاجری» مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی که چند بار به دیدار سیستانی رفته و گزارش این دیدار را در این کتاب منتشر ساخت، به برخی دیدگاههای صریح مرجع تقلید شیعیان در خصوص ایران پی برد.
سیستانی در واکنش به سخنان مهاجرى درباره رواج خرافات و انحراف عقیده و سستی اعتقادات در ایران، میگوید: «شما خودتان اين وضع را بهوجود آوردهايد. هی کرامات گفتيد. معتقدم شما خودتان، کشور را بهروزی انداختهايد که اين گرفتاریها پيش آمده».
وقتی مهاجری از سیستانی میخواهد علیه این امر موضعگيری کند، سیستانی پاسخ میدهد: «ايران مهندسی شدهاست و سرمهندس هم دارد و من نبايد دخالت کنم.» مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی با بیان اینکه منظورش دخالت این مرجع تقلید در مسائل حکومتی ایران نیست، از او میخواهد برای حفظ دين در امور اعتقادی اعلام موضع نماید، سیستانی با اشاره به شعار معروف ایرانی «سياست ما عين ديانت ماست»، بیان میکند که «چهطور میتوانيد اينها را از همديگر جدا کنيد؟ ... آقای بهشتی قانون اساسی را طوری ترتیب داده که برای مرجع فقط مسائل غسل و طهارت باقیمانده و بقیه چیزها مربوط به حکومت است. بنابراین، ما چه بگوییم؟» روشن است که منظور سیستانی از حکومت همان ولایت فقیه است.
تفاوت رویکرد ایران و سیستانی در عراق
تفاوت این دو رویکرد در امورد داخلی عراق بهروشنی قابل مشاهده است. مواضع سیستانی راجع به امور داخلی عراق، کاملا با سیاستهای ایران متفاوت است. البته در نتیجه پروپاگاندای حاکم این تفاوت از چشم خیلیها پنهان مانده است.
اما قیام اکتبر گذشته جوانان عراق، این مسئله را هویدا کرد. در حالی که سیستانی از قیام جوانان حمایتکرد و در پاسخ به خواستههای آنها خواستار استعفای دولت شد، خامنهای آن قیام را دسیسه آمریکا و کشورهای عربی دانست، و خواستار خاموشکردن آن گردید.
دلایل خشم ایران از دیدار اخیر سیستانی
مرجع اعلای نجف در دیدار با نماینده دبیرکل سازمان ملل، مواردی از این قبیل را یادآور شد: تأکید بر شفافیت و سلامت انتخابات و نظارت بر آن با هماهنگی بخش مربوطه در نمایندگی سازمان ملل متحد، ضرورت تحقق عدالت اجتماعی و تأکید بر اعمال حاکمیت دولت و انحصار اسلحه در دست آن، مبارزه جدی با فساد، مجازات عوامل قتل معترضان و متجاوزان و عوامل ترور، تأکید بر منافع ملی، استقلال و تمامیت کشور...
درحقیقت میتوان این موارد را بهنوعی محکومیت گروههای طرفدار ایران در عراق دانست.
موضوع دیگری که باعث خشم ایران از سیستانی شد، موضوع نظارت سازمان ملل بر انتخابات است. جمهوری اسلامی با این اصل مخالف است. در سال ١٣٨٦ هنگامی که شورای نگهبان بسیاری از کاندیداها را ردّ صلاحیت کرد، نهضت آزادی ایران خواستار نظارت بینالمللی بر انتخابات شد. خامنهای از این پیشنهاد برآشفت و گفت: «بعضیها حتی شرم نکردند. گفتند ناظرین بینالمللی بیایند نظارت کنند بر این انتخابات. بیگانهها، دشمنها که با اصل انتخابات و با اصل ملت ایران مخالفاند، با هر چیزی که به نفع ایران است، مخالفاند، اینها بیایند بشوند قاضی! این بزرگترین جسارت به ملت ایران است.»
مسئله دیگری که ناراحتی ایران را موجب شد، خودداری سیستانی از اشاره به موضوع خروج نیروهای بینالمللی از جمله نیروهای آمریکا از عراق است، در حالیکه این امر برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است.
بهویژه اینکه چند روز پیش، هشام داود مشاور نخستوزیر عراق گفته بود که نظر مرجعیت این است که حکومت باید نیاز خود را به وجود نیروهای بینالمللی در عراق بررسی کند و این موضوع سوژه تخریب سیاسی همدیگر نباشد.
رسانههای همسو با ایران، داود را تحریفکننده نظر مرجعیت دانستند. عدم اشاره مرجعیت به این موضوع به معنی تأیید حرف مشاور نخستوزیر بود.
یادداشت شریعتمداری
در حالی که بر اساس ماده ۲۷ قانون مطبوعات ایران «هرگاه در نشریهای به رهبر یا شورای رهبری جمهوری اسلامی ایران و یا مراجع مسلم تقلید اهانت شود، پروانه آن نشریه لغو و مدیرمسئول و نویسنده مطلب به محاکم صالحه معرفی و مجازات خواهند شد»، شریعتمداری بارها به مراجع تقلید داخل ایران حمله کرد، اما هیچوقت مورد مؤاخذه قرار نگرفت.
به این دلیل، تصور کرد که میتواند همین کار را در مورد سیستانی انجام دهد. یادداشت او بهروشنی توهین به مرجع اعلای شیعیان است. صرفنظر از موضوع اصلی یادداشت یعنی ضرورت برگزاری انتخابات پارلمانی تحت نظارت نمایندگانی از سازمان ملل متحد، شریعتمداری به سیستانی بیحرمتی کرد.
استفاده از عبارت «دامعزه» برای سیستانی به جای «دامظله» نوعی توهین محسوب میشود. آیهای که در متن یادداشت آمده، نیز به پذیرش داوری طاغوت از سوی مدعیان ایمان اشاره دارد و تعریضی آشکار به سیستانی است.
شریعتمداری با تأکید بر اینکه سازمان ملل یک اهرم فشار در اختیار قدرتهای زورگو، مخصوصاً آمریکا و متحدان آن، و کمکگرفتن از آنها بدبینی به ملت، خوشبینی به بیگانگان و پایمال ساختن استقلال عراق است، درحقیقت نظر خامنهای را تکرار میکند و برای مرجع تقلید شیعیان جهان تعیین تکلیف میکند.
تأکید بر این امر، علاوه بر اینکه دخالتی آشکار در امور داخلی عراق است، نشاندهنده نگرانی جمهوری اسلامی از سرایت این امر به دخل ایران و درخواست نظارت بینالمللی بر انتخابات جمهوری اسلامی است.
عملا نیز چنین شد، دهها تن از فعالان سیاسی و مدنی ایرانی در بیانیهای از مراجع تقلید در ایران درخواست کردند رویکرد سیستانی در عراق را در پیش بگیرند. درخواست شریعتمداری از دفتر سیستانی برای تصحیح این بخش از گزارش ملاقات یادشده، تعیین تکلیف برای دفتر مرجعیت است.
واکنشها
با توجه به اینکه مقاله به زبان فارسی منتشر شدهاست، واکنشها در ایران پیش از عراق آغاز شد. حسن روحانی، جواد ظریف و برخی دیگر از مقامات کشور از سیستانی تمجید کردند. سخنگوی وزارت خارجه نیز اعلام کرد: موضع روزنامه کیهان هیچ ربطی به ارکان جمهوری اسلامی ایران ندارد.
این مسئله فرصتی شد برای مطرحکردن رویکرد سیاسی سیستانی و تفاوت آن با رویکرد حاکم در ایران.
در عراق نیز علاوه بر رئیسجمهور، رئیس پارلمان، رئیس شورای عالی قضایی، نخستوزیر حیدر عبادی که بهدفاع از سیستانی برخاستند، مقامات نزدیک به ایران، نیز مانند نوری مالکی مجبور به دفاع از مرجعیت شدند. این واکنشها شریعتمداری را به عذرخواهی واداشت.
دو روز بعد از آنکه نماینده خامنهای سیستانی را مورد نکوهش قرار داد، یادداشتی دیگر با مضمون عذرخواهی منتشرکرد. عذرخواهی از این بابت که برداشت او از نظر سیستانی با آنچه که مرجع شیعیان گفته بود، همخوانی نداشت.
او فکر میکرد که سیستانی خواستار نظارت سازمان ملل بر انتخاباتشده، در حالیکه منظور مرجع اعلای نجف همخوانی نظارت با ضوابط سازمان ملل بودهاست.
آنچه از متن عذرخواهی بر میآید، این است که از نظر شریعتمداری، چنانچه سیستانی واقعا خواستار نظارت سازمان ملل بر انتخابات شدهباشد، انتقاد او بهجا بود.
دلیل حمله نماینده ولیفقیه در روزنامه کیهان به سیستانی، برداشت غلط از عبارت عربی نبود. انتقاد شدید او از مرجعیت نجف، بیانگر تداوم چالش میان دو رویکرد در فقه سیاسی شیعه است.
برخی این دو رویکرد را گفتمان ولایت (نظام ایران) و گفتمان نظارت (سیستانی) مینامند. رویکرد نخست همهچیز را در اختیار و صلاحیت یک فرد که «ولیفقیه مطلق» نامیده میشود، میداند و تمام دنیا و سازمانهای بینالمللی را دشمن و آلتِدست استکبار میانگارد و هرگونه تعامل با خارج را با دیده شک و تردید مینگرد.
در حالی که رویکرد دوم، بهدنبال دولت مدنی، حقوق شهروندی، عقلانیت سیاسی و تعامل با خارج و سازمانهای بینالمللی جهت حل مشکلات داخلی است.