چهارشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۹

شهرام امیری دوفیلم با یک بلیط

نه فیلم نمایش داده شده در برنامه خبری « بیست و سی» تلوزیون دولتی ایران در مورد اعترافات «شهرام امیری» دانشمند هسته ای ایرانی ساکن آمریکا که از طریق web cam و با کیفیت پایین تصویر برداری شده و حاوی اعتراف آقای «امیری» به ربوده شدن و شکنجه توسط دولت آمریکا بود، دروغ و جعلی بود و نه فیلم نمایش داده شده توسط رسانه های آمریکا که وسیله دوربینهای مجهز و در استودیو مخصوص تصویر برداری شده و حاوی اعترافاتی مغایر و متتاقض با اعترافات فیلم پخش شده در تلوزیون دولتی ایران بوددروغ و جعلی است.
هر دو فیلم با نظر موافق دولتین «ایران» و«آمریکا» از طریق یک کانال و بر اساس سناریویی از پیش نوشته شده به هنرمندی « شهرام امیری» و کارگردانی طرف آمریکایی، جهت انحراف افکار عمومی داخل ایران از پیگیری حقوق مسلم خود، برنامه ریزی و در تهیه آن بیشترین ظرافتها برای بهترین بهره برداری پیش بینی شده بود.
جالب توجه است در آستانه سالگرد کودتای ننگین در ایران غریب به اتفاق رسانه های مجازی در کنار پیگیری اخبار جنبش سبزنیم نگاهی نیز به سناریوی ساختگی «شهرام امیری» داشته اند. تا اینجای کار نتایج اولیه مورد انتظار طرف ایرانی به بار نشسته است.
اختلاف قول و عمل دولتمردان آمریکا در رابطه با برنامه هسته ای دولت ایران و اتخاذ سیاست «یکی به نعل یکی به میخ» طی یکسال گذشته در قبال حوادث و اتفاقات پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران، بنحو روشنی این گمانه زنی که؛ ساکنان کاخ سفید از روی کار آمدن «محمود احمدی نژاد» در ایران راضی هستند را، به شدت تقویت می نماید.
شکی نیست که دولت آمریکا طی سی سال گذشته بیشترین چالش را با «جمهوری اسلامی» داشته و این چالش در دروه زمامداری «محمود احمدی نژاد» که دولتش بنحو بارزی به انحراف در برنامه هسته ای و نقض حقوق بشر توامان متهم است شدت پیدا کرده. تا آنجا که آمریکا موفق شد اجماع جهانی را بر علیه ایران اتمی با صدور چهار قطعنامه تحریم بسیج نماید.
چهار قطعنامه ای که اگرچه فاقد کمترین ضمانت اجرایی در سطح جهانی بود ولی بدون شک در داخل تبدیل به خوراک تبلیغاتی موثر«محمود احمدی نژاد» برای جلب حمایت بیشتر توده های عوام از خود و در نتیجه تثبیت دولت او شده است.
و کدام ناظر سیاسی صادقی خواهد بود که تایید نکند؛ پریشانی، سوءمدیریت و بی کفایتی در دولت نهم عملا بهترین فرصتها را برای بیگانگان در سراسر جهان از فقیرترین کشورهای آمریکای لاتین در دوردست غرب گرفته تا کشور قدرتمند «چین» در شرق دور، و از همسایگان کوچک و بزرگ شرقی و غربی گرفته تا کشور قدرتمند فدراسیون «روسیه شوروی» درشمال فراهم نمود تا فارغ البال در قبال صادرات «آبنبات»به کشور ایران «مرورارید غلطان» به کشور خود وارد نمایند؟
در شرایطی که هر دولتی سعی می نماید با کمترین بهانه بیشترین سود را از این معامله یکطرفه داشته باشد، چرا کشور قدرتمند و مدعی سیادت بین المللی چون «آمریکا» ازاین نمد برای خود «کلاهی» ندوزد؟
و به همین دلیل روشن و شفاف است که طی چهار سال گذشته علیرغم جنجال جهانی و نشستهای مکرر سازمانهای بین المللی برای محکومیت دولت (ونه ملت) ایران به نقض حقوق بشر و انحراف از برنامه هسته ای و اتخاذ تدابیر تنبیهی فلج کننده، عملا هیچگونه اتفاق عینی که حکایت از ارده واقعی دولتهای موثر در تنظیم توافقات تحریم باشد مشاهده نشده.
در این فرایند بزرگترین بهانه طراحان پیش نویس قطعنامه ها و امضا کنندگان توافق از تاخیرهای مکرر و اجرایی نشدن یا تعدیل مفاد قطعنامه ها در آخرین لحظات، ترس ازعدم تصویب به دلیل وجود شرکای قدرتمند ایرانی دارای کرسی دائمی در سازمان ملل مثل «روسیه» و «چین» بوده است.
اما از ابتدای سال جاری میلادی باید سناریو به گونه ای دیگر رقم می خورد. به گونه ای که کم کم «چین»و خصوصا «روسیه» عدم تمایل خود را به ایفای نقش مخالف تحریمها و عدم همراهی با ایران اعلام، و عملا در کنار سایر کشورها قرار گرفتند و حتی پا را از این نیز فراتر گذاشته و در بعضی موارد به کاسه های داغ تر از اش در مقابله با ایران نیز تبدیل شدند.
شکی نیست کشورهای فوق الذکر بیشترین سود خود را از بی کفایتی ودیپلماسی متزلزل ایران در عرصه بین المللی طی چند سال گذشته برداشت نموده و طی یک توافق پنهانی، نوبت آنها بسر رسیده و اکنون نوبت کشور دوست و برادر «آمریکا» رسیده بود تا سهم خود را از سفره گسترده نذورات و حاتم بخشی آقای « احمدی نژاد» برداشت نماید.
دقیقا در همین زمان است که پس از تهدید ایران توسط «کرملین» اینبار به جای «کاخ سفید» و امیدواری جهانی ناگهان خانم «کلینتون» ضمن اعلام آمادگی برای تصویب پیش نویس جدیدترین قطعنامه پیش نهادی در یک بازی مضحک «اتخاذ ترفند جدیدی از سوی ایران» را پیش بینی نموده و به دنبال این پیش بینی غربی و با رعایت فاصله زمانی مناسب نوبت تلوزیون دولتی ایران می رسد تا پرده دیگری از این سناریوی تنظیم شده را کلید بزند .
پخش فیلم اعترافات آقای «شهرام امیری» از تلوزیون دولتی ایران. تلوزیونی که مخاطبینش به هیچ عنوان عادت به پرسش از چگونگی فرایند تهیه یا به دست آوردن چنین فیلمهایی ندارند. و در فاز بعدی و باز هم با رعایت فاصله زمانی مناسب پرده سوم از این سناریو توسط رسانه های «آمریکا» کلید می خورد و اینبار نمایش فیلمی از همان هنرپیشه اما با کیفیت فنی بسیار بهتر و داستانی کاملا متفاوت و متناقض با فیلمی که توسط تلوزیون دولتی ایران پخش شده بود و به همین سادگی و حتی ساده تر از آن بهانه برای یک تاخیر دیگردر تنبیه دولت ایران(وتاکید می کنم نه ملت ایران) فراهم شود، تا از این رهگذر فرصت برای بهره برداری یکطرفه از منابع و مشارکت در منافع دراز مدت ذخایر مادی و معنوی ایران با کمترین هزینه از طریق ابقای «احمدی نژاد» و کودتاییان در راس دولت و حکومت فراهم شده، اسباب تنبیه و تحقیر ملت ایران شود.
اما آیا شهروندان واقعی و آگاه ایرانی که روز به روز با روشن شدن ابعاد گسترده خیانتهای دولت نهم ودهم، بر تعدادشان افزوده می شود اجازه چنین افزون خواهیها را خواهند داد؟ و فریب چنین سناریوهای نازلی را خواهند خورد؟
با ایمان و اطمینان کامل اعلام می نمایم ؛ جنبش یبداری جدید ملت ایران که مشخصه بارز آن «صبر و استقامت سبز» و ایستادگی در مقابل زیاده خواهیهای بیگانگاه از طریق خلع دولتمردان بی کفایت کودتایی است، اجازه چنین میدان داری را به هیچ قدرت و ابرقدرت جهانی نخواهد داد . طلیعه های فصلی سبز ناشی از این بیداری که از یکسال پیش شروع شده از هم اکنون قابل رویت است.
در همین رابطه این نوشته سایت «جهان نیوز» و ابسته به کوتاییان در حدود دو ماه پیش خواندنی است که تلویحا پناهندگی او را تایید می کند
اینجا رمزگشایی از سناریویی ناپدید شدن
اینجا نکات خنده دار فیلم شهرام امیری

۱ نظر:

  1. دقت،ظرافت و نکته سنجی شما در نوشته ها و تحلیل هایتان، جای قدر دانی دارد.

    پاسخحذف