چهارشنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۹۰

هرجا سخن از اعتماد نیست، نام بانک مرکزی ایران می‌درخشد

رهبری نظام امسال در پیام نوروزی خود به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۰ خورشیدی، این سال را سال «جهاد اقتصادی» نامیدند. (+) نامی که در بین اکثر فعالین سیاسی و اجتماعی و اقتصادی با اما و اگرهای زیادی همراه بود. 
اگرچه سیستم حکومتی کشور، شرایط برای تحقق انواع دزدی و رانت و سو‌ء‌استفاده را به بهترین شکل ممکن فراهم نموده، و طی ۶ سال گذشته نیز این شرایط بسیار روان‌تر و راحت‌تر شده‌است، با اینهمه هیچکس باور نمی‌کرد که در همین سال «جهاد اقتصادی» بزرگ‌ترین «جهاد اختلاسی» تاریخ بانکداری و درست‌تر از آن، بزرگ‌ترین اختلاس تاریخ کشور، به نام حاکمیت جمهوری اسلامی ثبت شود.  (+)
 اینروز‌ها سخن از اختلاس و دزدی و رانت و ویژه‌خواری در بین مسئولین سیاسی و اجرایی و بانکی، مهم‌ترین خبر است اما برای شهروندان دیگر این خبر‌ها خیلی مهم جلوه نمی‌کند. چه اینکه سالهاست که هر از گاهی گوششان به شنیدن چنین خبرهایی عادت کرده و این عادت حساسیت‌شان را در برابر چنین اتفاقات دردناکی از بین برده‌است. 
از طرف دیگر گسترش بی‌غیرتی عمومی در قبال نارسایی‌های اجتماعی که از طرف سیستم اجرای کشور هر روز بر آن افزوده می‌شود نیز، مزید بر علت است تا حساسیت‌ها به کمترین درجه ممکن کاهش پیدا کند. 
 خبر بزرگ‌ترین اختلاس تاریخ بانکداری و بزرگ‌ترین اختلاس در کشور ایران، اینروز‌ها نقل محفل و مجلس تمام اصول‌گرایان‌ست، اما غافل از آنکه اختلاس کننده اصلی همین اصول‌گرایان هستند و بدون کمترین تردید هر یک از این اصول‌گرایان در هر پست و مقام و جایگاهی، به اندازه خودشان در این اختلاس و اتفاق و اتفاق‌های از این دست، سهم داشته، شریک جرم و رفیق قافله‌اند. (+)
شاید امروز موضع ناراحتی و مخالفت گرفته و به وضعیت موجود معترض باشند. شاید که ژست‌ ساده‌زیستی و مردم‌داری و مدارایشان گوش فلک را کر کرده باشد و امروز هم از‌‌ همان مواضع، داد عدالت و تنبیه مجرم سرمی‌دهند، اما حقیقت آنست که این داد و بیداد و سر و صدا از نوع فریاد دزدی است که حین تعقیب، برای فریب مردم فریاد «آی دزد» سر‌می‌داد، که در بین جمعیتی که همه همین گزاره را فریاد می‌کردند، شناخته نشود.
آفت بزرگ دروغ‌گویان و البته دروغ‌گویانی که لباس «اصول‌گرایی» بر تن دارند «فراموشی» است و اصول‌گرایان فراموش کرده‌اند که حدود دو سال پیش تمام بوق‌های تبلیغاتی خود را بر اثبات ۶۳ درصد بکار انداخته بودند و امروز‌‌ همان بوق‌ها را بر تبری از آن ۶۳ درصد فعال نموده‌اند. مردم اما درست است که حافظه تاریخی ندارند اما مطمئنا حافظه آن‌ها از این فراموش‌کاران بهتر است.
 اما از این خبر بگذریم. یک کاربر برجسته اینترنت و مدیر سایت «بلاگفا» در وبلاگ شخصی خود نوشته است که «بانک صادرات ایران» بدون اعلام به مشتریان خود، و بدون تنظیم هرگونه قراردادی، در ازای هر یک‌بار ورود اینترنتی مشتری به حساب مبلغ ۲۵ تومان کارمزد از حساب مشتری کسر می‌کند.  (+)
 مبلغ ۲۵ تومان در مقابل ۱۲۳ میلیارد تومان و ۱۲۳ میلیارد تومان در مقابل ۳ هزار میلیارد تومان رقم قابل توجهی نیست، اما مهم‌ترین نتیجه‌ای که می‌توان از آن گرفت اینست که نظام حاکمیت موجود وقتی مشاهده کرد که شهروندان در مقابل تخم‌مرغ دزدی او سکوت می‌کنند بلافاصله اقدام به شتردزدی می‌کند و صد البته که دیری نمی‌گذرد که شتردزدی هم برای آنها به قولی «اُف» داشته و به سرقتی دست‌می‌زنند که، کاروان شتر با بارش هم در آن قابل رویت نیست. 
و نتیجه درخشان و البته دردناک اینکه: 
هرجا سخن از اعتماد نیست، نام بانک مرکزی ایران می‌درخشد.
این نوشته در رهسانیوز اینجا
..............در امروز نیوز اینجا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر