سه‌شنبه، آذر ۲۷، ۱۴۰۳

مصوبه بندتنبانی

 رو‌ش تصویب لوایح در حزب «ایران نوین» در زمان ریاست «مهندس ریاضی» چنین بود که در هنگام رای‌گیری در مجلس، نماینده‌ها به لیدر فراکسیون نگاه می‌کردند. اگر او از جا بلند می‌شد، اعضای فراکسیون «ایران نوین» هم بر می‌خاستند و لایحه تصویب می‌‌شد. اگر او همچنان در جایش می‌نشست، معلوم بود که تصویب لایحه منظور نظر نیست. لذا آن‌ها هم از جا بر نمی‌خاستند.

در مورد یکی از لوایح در حزب تصمیم گرفته شد به علتی به آن رای داده نشود. روزی که قرار بود لایحه در مجلس مطرح شود، بعد از نطق‌های قبل از دستور، لایحه در دستور کار قرار گرفت و طبق آیین‌نامه، نمایندگان موافق و مخالف سخنرانی کردند.

آن‌روز وزیری که در مجلس کنار دست مهندس «خواجه‌نوری» نشسته بود، او را به حرف گرفت به‌طوری که «خواجه‌نوری» به‌کلی از جریانات مجلس غافل ماند.

فصل تابستان بود و هوا گرم. کولر مجلس درست کار نمی‌کرد. «خواجه‌نوری» برای آن‌که کمی هوا به بدن خود برساند، از جا برخاسته و شروع به هوادادن به داخل لباسش کرد.

از قضا بلندشدن «خواجه‌نوری» مصادف شد با لحظه‌ای که «مهندس ریاضی» اعلام رای کرده بود. اکثریت نمایندگان که طبق معمول مشغول صحبت با یکدیگر بودند، به محض اینکه رئیس مجلس اعلام رای کرد، به لیدر چشم دوختند، «خواجه‌نوری» ایستاده بود (البته برای خنک شدن) پس آن‌ها هم مثل بچه‌های حرف‌شنو از جا بلند شده ایستادند.

«مهندس ریاضی» بدون آن‌که زحمت شمارش را به خود بدهد، پتک را روی تریبون زد و با صدای بلند گفت: تصویب شد.

تازه اینجا بود که «خواجه‌نوری» متوجه شد که هوادادن به لباس و خنک‌کردن نیمه پایین بدن، باعث چه اشتباه بزرگی شده. ولی کار از کار گذشته بود و عرق شلوار لیدر فراکسیون باعث تصویب لایحه‌ای شد که قرار بود تصویب نشود.

بهزادی علی‌ ــ شبه خاطرات ــ تهران ــ زرین ۱۳۷۰

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر