چهارشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۹

عید قربان، قربانی عید

تا کنون قربانی شدن شتر را از نزدیک ندیده‌ام اما یکبار به ناچار در فیلم عروسی یکی از بستگان که در مراسم عروسی او هنگام حضور عروس خانم به منزل جلوی پایش شتر قربانی شده بود دیدم. رقت‌بار بود. رقت‌بار.
شاید با توجه به اینکه برای بیش از 99 درصد مردم دنیا خوردن خوراک تهیه شده از گوشت دام و طیور لذت‌بخش می‌باشد، قانون‌گذاران که علی‌القاعده جزء همان جمعیت اکثر می‌باشند تمایلی به نوشتن و وضع قانونی نداشته‌اند که قربانی کردن حیوانات به‌ دست انسانها را ممنوع کند. و یا تمایل داشته‌اند و با توجه به توفق وجدان عمومی بشری با قربانی کردن، از وضع و جعل چنین قانونی صرف‌نظر نموده‌اند.
اما این موضوع به هیچ عنوان مانع فعالیت گروههای مدافع محیط زیست و حیوانات و طبیعت و ... از یکطرف و مدافعین سلامت روانی جامعه از طرف دیگر نشده و با همین تلاشها و اعلام خطرها در تمام جوامع مدرن کار کشتار دام و طیور به منظور تهیه خوراک انسانها به کشتارگاههای صنعتی، خارج از شهرها، در محیطی با رعایت اصول بهداشتی و از همه مهم‌تر دور از چشم شهروندان، به منظور کاهش آثار روانی مشاهده کشتار و خشونت و کمک به لطافت فضای شهرنشینی، منتقل شده، و کشتار خارج از این کشتارگاهها غیر قانونی تعریف و مستحق مجازات شناخته شده‌است.
مردم ایران خاطره مخالفت‌ آیت‌الله «خمینی» با ذبح گوسفند خارج از کشتارگاه در زمان اقامت ایشان در کشور فرانسه و اینکه ایشان قربانی شدن دام خلاف مقررات آن کشور را موجب حرمت شرعی ذبح و گوشت دانسته بودند را به خوبی به یاد دارند.
دیروز، روز میمون و فرخنده و مبارکی برای همه مسلمانان دنیا بود. روز عید. «عیدقربان». و بر اساس یک رسم دیرینه و سنت کهن، در تمام بلاد اسلامی در سراسر جهان، مراسم قربانی کردن گوسفند و شتر و... با تشریفات و طی مراسم خاصی برگزار می‌شود.
دیروز ظهر هنگام از خانه خارج شدم ، نزدیک مغازه ناگهان دیدم جمعیت قابل توجهی موتورسیکلت شادی کنان از خیابان وارد یک کوچه فرعی شده و به دنبال آنها یک خودرو نیسان که شتر زبان بسته‌ای را به قربانگاه می‌برد، وارد کوچه شد و به دنبال آن هم موتور سیکلت سوارن شاد و شاداب دیگری که هر کدام چند جوان هم‌سن و سال را ترک موتور خود نشانده بودند خودرو نیسان را به سمت قربانگاه مشایعت می‌نمودند.
برای تمام این کودکان و نوجوانان و جوانان و البته که همه مردم ایران، سالهای زیادی است که شادی دیگر بی معنا شده و تمام شادی کودکانه و شادیهای مخصوص دیگر سنین، و حتی مفهوم ارزنده و شاد «عید» خلاصه شده است به تماشای چنین مراسم‌های خشن‌ی که متاسفانه باید گفت بر اساس یک باور اشتباه و غلط که باز باید متاسفانه گفت، نه تنها در عوام جامعه که حتی در اکثر خواص نیز نهادینه شده و به همین دلیل اجازه و فرصت نقد و اعتراض را پیدا نکرده است.
همین معضل به تنهایی نقش برجسته‌ای در بازتولید خشونت به رنگها و نقشهای دیگر داشته تا جایی که جماعت ایرانی را آنچنان قسی‌القلب نموده که در روز روشن به آسانی شاهد سلاخی یک همنوع به دست همنوعی دیگر بوده و بدون کمترین رقت قلبی ضمن تماشا به تصویر برداری از آن مشغول باشند.
همین نگاه محقر و برجسته کردن سمبلی از یک مراسم خشن دینی و توجه بیش از اندازه به آن و عدم توجه به سایر وجوه لطیف، آرامش‌بخش، عرفانی و روحانی دین باعث شکل گرفتن تصویری خشن و در عین حال کاریکاتوری از دین در نگاه نسل حقیقت‌جوی معاصر در سراسر دنیا و در نتیجه گریز آنها از دین و محرومیت دائمی از سرچشمه و آبشخور بزرگ معرفت و معنویت و عرفان شده است.
در سویی دیگر بدون تردید می توان گفت که قربانی کردن تعداد قابل توجهی دام در یک روز در اکثر بلاد مسلمان، منجر به اسراف و حیف و میل طبیعی گوشت در شرایطی می‌شود که، در اکثر کشورهای جهان و خصوصا کشورهای مسلمان جمعیت کثیری از مردم با فقر شدید دست به گریبان بوده و هر روز شاهد آمار بالای مرگ و میر در اثر گرسنگی می‌باشند.
در چنین شرایطی آیا وقت آن نرسیده است که روشنفکران مسلمان همتی نموده، ضمن بررسی شرایط جهان معاصر ترتیبی اتخاذ نمایند تا صدای مردم گرسنه در سراسر جهان به نوعی به گوش متولیان صدور فتوا و مراجع تصمیم گیر و تصمیم‌ساز در عرصه دین رسیده و آثار و نتایج خسارت بار مادی و معنوی رفتارهای اینچنین در مراسم معنوی عید قربان ومراسم‌های مشابه مسیری بهتر، به سمت معنویت و عرفان و دین به معنای درست پیدا کند؟
این نوشته در کابل پرس
درهمین رابطه: و این عید خونین

۱ نظر:

  1. سلام. نظر من اعتراض به دین نیست. نقد منصفانه دین است. لطفا منصفانه برخورد نمایید

    پاسخحذف