شنبه، مهر ۱۶، ۱۳۹۰

شهامت امضای یک نامه را داشته باشید

ظاهرا قاعده بر این است و یا باید بر این باشد که اگر کسی به امری اعتراض دارد و یا از آن راضی است، و قرار است این رضایت یا اعتراض را به‌خاطر نتایج عمومی آن علنی کند، مخفی‌شدن و یا ظاهرشدن با نام مستعار، و ذیل عناوین کلی «جمعی از معترضین» و یا «عده‌ای از موافقین» اصل اعتراض یا موافقت را بلاموضع می‌نماید.

اعتراض یا رضایت علنی و عمومی موقعی موثر و مفید خواهد بود که شخصیت و هویت معترضین یا موافقین علنی و مشخص باشد. والا هر کس یا گروه جعلی، ذیل عناوین جعلی،‌ کلی، و بی‌نام و نشانی که علنی نشود، و کسی حاضر نباشد عنداللزوم مسئولیت آن‌را بر عهده بگیرد، می‌تواند ادعای اعتراض و یا رضایت و حمایت نماید.

 البته حمایت و رضایت و یا اعتراضی که هم فاقد وجاهت قانونی است و هم فاقد کم‌ترین اثر عمومی و اجتماعی.

هفته گذشته نامه سرگشاده‌ای با امضای بیش از ۲۰۰ نفر از اعضای جامعه پزشکی ایران، خطاب به «بشار اسد» که دانش‌آموخته پزشکی و امضاءکننده سوگندنامه بقراط است، منتشرشد که ضمن یادآوری مسئولیت انسانی وی، از اقدامات منافی رحم و شفقت انسانی جاری در کشور سوریه، که به دستور وی اتفاق می‌افتاد اعلام انزجار شده‌بود.

حرکتی پسندیده، اخلاقی و فطری، که هر آدمی که اندکی از لطافت و شفقت انسانی بهره برده باشد، با آن موافق و همراه است و امضاء‌کنندگان را شایسته تحیت و تقدیر می‌داند.
 
چند روز بعد از انتشار نامه یاد‌شده، روابط عمومی جهاد دانشگاهی، در یک گزارش بدون نام و امضا، و تحت عنوان کلی «چند تن از پزشکان عضو این نهاد» اعلام کرد که «در پی انتشار نامه منسوب به تعداد قلیلی از جامعه پزشکی ایران، خطاب به دکتر بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، چند تن از پزشکان عضو این نهاد که اسامی آنان در ذیل نامه مورد اشاره، ذکرشده بود، ضمن اظهار ناخرسندی از مطالب نوشته‌شده، در این نامه اذعان داشتند از متن نامه مذکور اطلاعی نداشته‌اند و یا اسامی آن‌ها بدون هماهنگی در نامه آورده شده است».
 
در آخر این گزارش اشاره شده بود که مستندات مربوط در جهاد دانشگاهی وجود دارد.

این‌که بعضی از انسان‌ها کم‌ترین بهره‌ای از انسانیت و شفقت نبرده و لاجرم برای‌شان هم مهم نیست که در کجای دنیا چه اتفاقاتی می‌افتد، و خصوصا این‌روز‌ها در سوریه چه بلایی بر سر انسانیت می‌‌آید، شکی نیست.

و این‌که در بین این انسان‌ها پزشک هم وجود دارد و احتمال آن‌که آن‌ها عضو جهاد دانشگاهی ایران هم باشند، خیلی دور از انتظار و غیرمنتظره و غیرممکن نیست.

اما نکته دردآور آن‌است که این پزشکان بی‌نام و نشان، به‌‌ همان اندازه که بهره‌ای از شفقت و انسانیت نبرده‌اند، به‌‌ همان اندازه هم شهامت ندارند که بیانیه خود را امضا نمایند، و ترجیح می‌دهند، اجازه دهند در سکوت ناشی از هراس، روابط عمومی نهاد متبوع‌شان به خود اجازه دهد، بیانیه‌ای بدون کم‌ترین ارزش و اثر، که تنها اثرش بدنام کردن جامعه پزشکی متعلق به آن نهاد - به استثنای پزشکان انسان و شجاعی که با شهامت نامه به بشار اسد را امضا نموده‌اند - است را منتشر نماید.
 
بدون کمترین تردید روابط عمومی نهاد یادشده اگر حتی یک نام و امضا از پزشکان امضاکننده نامه به بشار را مبنی بر نارضایتی در اختیار داشت، با افتخار ذیل بیانیه تکذیبیه‌اش اعلام می‌نمود.

 این عدم اعلام اسامی، ضمن آن‌که از اصل دروغ‌بودن گزارش خبر می‌دهد، غیرمستقیم هم از انسانی‌بودن نامه ۲۰۰ امضا و غیرانسانی بودن رفتار بشار اسد خبر می‌دهد.

در غیر این‌صورت هم پزشکان معترض، هم روابط عموعی نهاد مذکور اسامی را با افتخار اعلام می‌‌نمودند.
این نوشته در خودنویس اینجا

۲ نظر: