یکشنبه، دی ۱۱، ۱۳۹۰

تنگه هرمز را ترکمنچای نکنیم

بعید می‌دانم کسانی که بستن «تنگه هرمز» را تبلیغ می‌کنند، اطلاعات چندانی از اهمیت استراتژیک این تنگه، برای ایران و تجارت جهانی داشته باشند. زیرا اگر چنین بود احتمالا درمی‌یافتند که پایان درگیری و اختلال در تنگه هرمز، که ۳۵٪ حمل‌ونقل دریایی جهان (به نقل از Wikipedia) از آن می‌گذرد، این بار مانند خاتمه جنگ ایران و عراق نخواهد بود که با سرکشیدن جام شوکران ختم شود و قلمرو آبی خاکی کشور نیز به همان شکل سابق باقی بماند.

۲ هزار و ۵۰۰ سال است که مرزهای آبی کشور، مختصات تثبیت‌شده فعلی و شناسایی جهانی را با خود داشته است.
بسیاربسیار دلاورمردان و ناخدایان و ملوانان ایران‌زمین، جان خود را نثار صیانت از این آب و خاک کردند، تا یک هزار و ۸۰۰ کیلومتر مرزهای جنوبی و ۳۴ جزیره مسکونی و غیرمسکونی در پهنای خلیج فارس و دریای عمان، به نام ایران تثبیت شود.

تا حدی که فقط
جزیره قشم ایران، بیش از ۵ برابر بزرگ‌تر از کشور بحرین است که تا همین چند سال پیش و تا نوجوانی پدربزرگ‌های ما هنوز به ایران تعلق داشت.

حال چگونه است که دفاع از این همه عظمت و شکوه تاریخی به‌عهده امثال
«محمدرضا رحیمی» معاون «احمدی‌نژاد» گذاشته شده که جدا از سوابق نانوشتنی، متهم ردیف اول پرونده مشهور به «میدان فاطمی» و کلاه‌برداری ازشرکت بیمه ایران است.

باندی که با جعل اسناد، تایید تصادف از سوی پلیس از شرکت‌های بیمه پول‌های کلان دریافت می‌کردند.


وااسفا و صد حیف از ایران و اسلام ایرانی، که مدافعان واقعی ملت همچون
میرحسین موسوی، تاج‌زاده، و امثال محسن امین‌زاده حبس انفرادی بکشند، ولی عرق‌خورها و جاعلان سابقه‌دار، امنیت مرزهای آبی کشور را با حیله‌گری خرج باند‌بازی‌های در آستانه انتخابات کنند، تا چراغ سبزی هم به خارج داده‌باشند که «اصل مملکت دست ماست نه رقبا» و این‌که اگر معامله‌ای قراراست صورت بپذیرد «با ما معامله کنید، با هم کنار می‌آییم.»
اما تنگه هرمز:
تنگه هرمز که ریشه لغوی آن در گویش ساکنان میناب به معنای «درخت خرما»ست، آب‌راهی به عرض ۵۴ کیلومتر بین ایران و سواحل عمان است، که عمیق‌ترین نقطه آن فقط ۱۲۰متر است، و روزانه ۱۶ تا ۱۹ سوپرتانکر ۱۶ میلیون بشکه نفت و فراورده نفتی را از این تنگه منتقل می‌کنند که مجموعا ۳۵٪ حمل‌ونقل دریایی نفت جهان یا ۲۰٪ کل نفت جهان می‌شود.

دو خط کشتی‌رانی بین‌المللی در خلیج فارس (بر اساس نقشه ویکی‌پدیا) از وسط جزایر ایرانی و قلمرو آبی ایران می‌گذرد، که از بقیه مناطق کمی عمیق‌تر است. از آنجا که این تنگه برای عبورومرور سوپرتانکرها و کشتی‌های خیلی بزرگ چندان امن نیست، قانون تفکیک ترافیک دریایی (Traffic Separation Scheme) یک اتوبان دریایی فرضی با پهنای ۱۰ کیلومتر را از وسط تنگه هرمز برای عبور شناورها در نظر گرفته‌است.

از این پهنای ۱۰ کیلومتری ۲ مایل، در سمت شمال برای ورود، و نیز ۲ مایل در سمت جنوب، برای خروج از تنگه هرمز اختصاص یافته.

وسط این دو مسیر، یک پهنای خالی ۲ مایلی برای اجتناب از برخورد کشتی‌ها در نظر گرفته شده‌است.


هر چند که تنگه هرمز را نمی‌توان با زنجیر مسدود کرد، یا با غرق‌کردن دو سه کشتی مانع تردد شناورها شد، ولی به‌قدری باریک است که بارها کشتی‌های تجاری یا جنگی، زیردریایی‌ها و نفت‌کش‌ها هنگام عبور از تنگه با یک‌دیگر تصادف کرده‌اند.

 به‌رغم این‌که عمان و ایران اخیرا هر دو سامانه کنترل ترافیک دریایی در تنگه هرمز دارند، در ژانویه ۲۰۰۷ زیردریایی اتمی USS Newport News با یک سوپر تانکر عظیم ۳۰۰ هزار تنی در تنگه برخورد کرد.

 مارس ۲۰۰۹نیز کشتی باربری USS New Orleans  (LPD-18) با زیردریایی اتمی USS New Orleans  (LPD-18) برخورد کرد. شدت تصادف به‌حدی بود که تعمیر این زیردریایی ۲ سال وقت و ۱۲۰ میلیون دلار هزینه در پی داشت.

ناوگان پنجم آمریکا در بحرین ـ کمی آن‌طرف‌تر از میدان مشهور مروارید ـ از زمان
آیزنهاور در منطقه مستقر است. این پایگاه با شمار قابل‌توجهی ناو هواپیمابر و تاسیسات لجیستیکی دریایی از مراکز اصلی فرماندهی عملیات در عراق، افغانستان و نظارت بر هر فعل و انتقالی در منطقه است.

ناوگان پنجم آمریکا نظارت دریایی و هوایی بر۵:۲ میلیون کیلومترمربع از تنگه هرمز، کل سواحل ایران از شرق تا غرب، دریای عمان، شرق اقیانوس هند، کانال سوئز، و تنگه باب‌المندب در جنوب عربستان را بر عهده دارد.

پایگاه به‌تازگی تاسیس شده فرانسوی Peace Camp در ابوظبی نیز با ۳ بخش لجستیکی، آموزشی، و پایگاه هوایی نیز کارکرد مشابه ولی محدودتری را بر عهده دارد.

 
تاریخچه جنگ در تنگه هرمز
جنگ ایران و عراق از همان ابتدا از سوی عراقی‌ها به دریا و زدن کشتی‌های تجاری کشیده‌شد. ایران بعد از ۴ سال در ۱۹۸۴ با اکراه به جنگ نفتکش‌ها تن داد.

بر اساس آمار شرکت لویدز لندن، طی ۴ سال جنگ دریایی، ۵۴۶ کشتی تجاری در گذر از تنگه هرمز هدف قرار گرفت یا با مین برخورد کرد که به کشته‌شدن ۴۳۰ ملوان منجر شد.

نفت‌کش ترک اطلس حامل نفت ایران اولین شناور نفتی بود که هدف عراقی‌ها قرار‌گرفت. از ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴ایران به هیچ کشتی تجاری حمله نکرده‌بود، ولی از۱۹۸۴ تا ۱۹۸۶ نصف عراقی‌ها و از سال ۱۹۸۶ به‌بعد بیشتر از عراقی‌ها کشتی زد.

در سال ۱۹۸۷ وقتی سعودی‌ها کل ساحل جنوبی خلیج فارس خود را برای حمله و فرار جنگنده‌های عراقی در اختیار عراق قرارداد، تا به خطوط کشتی‌رانی ایران ضربات بیشتری وارد کننند، ایران نیز با زدن ۹۲ کشتی از عراق پیشی گرفت و در ۱۹۸۸ نیز با زدن ۵۲ فروند کشتی هنوز از عراق جلوتر بود.

فقط در سال ۱۹۸۷ تعداد ۱۸۱ فروند کشتی در منطقه هدف ایران و عراق قرار گرفت.


با افزایش فشار بر ناوگان دریایی ایران از سوی عراق، ایران بازرسی همه کشتی‌ها به مقصد عراق را آغاز کرد. وقتی سنگین‌ترین رکورد زدن تانکرها را ایران با حمله به تانکرهای کویتی ثبت کرد، و به تلافی حمله عراق به خارک، هیچ کشتی کویتی را در امان نگذاشت، برای اولین‌بار از ۱۹۸۷ کشتی‌های کویتی برای در امان‌ماندن از حملات ایران، کشتی‌های خود را درآمریکا ثبت و تردد با پرچم آمریکا را در تنگه هرمز و خلیج فارس آغازکردند.

تردد کشتی‌های کویتی با پرچم آمریکا، در تشدید تنش در تنگه هرمز و خلیج فارس نقس به‌سزایی داشت. ایران طی ۴ سال تا آخر جنگ به ۲۲۱ فروند کشتی حمله کرد، و عراقی‌ها طی سال ۳۲۲ فروند کشتی را در خلیج فارس و عبور از تنگه هرمز هدف قراردادند. ۵۵ فروند از این کشتی‌ها غرق یا از رده خارج شدند.

۱۷ می ۱۹۸۷ ناوچه موشک‌انداز آمریکایی USS Stark در حوالی تنگه هرمز هدف دو موشک اگزوسه یک میراژ عراقی قرار گرفت. هواپیمای عراقی احتمالا از طریق تجهیزات پیش‌رفته میراژ اف۱ تشخیص داده بود که پدافند ضدموشکی ناو تصادفا غیرفعال است، توپخانه ناو هم مسلح نیست، و اطراف ناو ردیابی نمی‌شود.

هواپیمای عراقی با دقت در نقطه کور رادار سیستم تشخیص حملات موشکی ناو آمریکایی قرار گرفت و به محض اینکه USS Stark  هشدار حمله موشکی را از آواکس دریافت کرد، اولین موشک اگزوسه به ناو اصابت کرد ولی کاملا منفجر نشد. چند ثانیه بعد دومین موشک به همان شکافی شلیک شد که موشک اولی در داک فرماندهی و خواب‌گاه ملوانان ایجاد کرده بود.

 ۳۷ ملوان درجا کشته و به همین تعداد زخمی شدند بدون اینکه USS Stark حتی یک گلوله برای دفاع از خود شلیک کند. با وجودی‌که فرمانده ناو و افسر پدافند هر دو به علت سهل‌انگاری در دادگاه نظامی محاکمه شدند، چرایی هدف قرارگرفتن این ناو آمریکایی، از سوی عراقی‌ها در آن مقطع زمانی به یک ابهام و از اسرار جنگ دریایی خلیج فارس مبدل شد، تا این‌که بعدها با حدس و گمان گره از آن باز شد.

هر چند دولت عراق رسما از آمریکاییها عذرخواهی و اعلام کرد که ناو آمریکایی در آب‌های عراق با ناو ایرانی اشتباه گرفته شده، و خلبان خاطی اعدام شده‌است، اما همه می‌دانستند که دستور چنین شلیک حساسی، بدون هماهنگی عالی‌ترین مقام‌های عراقی نمی‌توانسته امکان‌پذیر باشد.


۵ ماه قبل از آن، روزنامه لبنانی الشراع در نوامبر ۱۹۸۶ ازطریق لابی
مهدی هاشمی فاش کرده‌بود که آمریکا و اسرائیل ۲ سال است که روابط نزدیکی با ایران برقرار کرده و طی این مدت ۲ هزار و ۵۱۵ موشک ضد‌تانک تاو و ۱۸ موشک ضدهوایی هاوک و کلی قطعات یدکی به ایران داده‌اند.

بعدا معلوم شد دولت ریگان با امضای مجوز فروش تسلیحات به ایران از کانال اسرائیل قصد داشته گروگان‌های امریکایی اسیر جهاد اسلامی را در لبنان آزاد کند.

طی نزدیک به ۲ سال ۸ محموله از این موشک‌ها به ایران داده‌شد. سربازان ایرانی در عملیات‌های پی‌درپی تانک‌های تی‌۷۲ عراقی را که زره ضد انفجار داشتند، با موشک‌های آمریکایی درو می‌کردند و گروگان‌ها نیز یک ساعت پس از دریافت هر محموله در لبنان آزاد می‌شدند.
 هرچند گروگان‌های دیگری به‌زودی جای آنان را می‌گرفتند.

سفر
مک فارلین مشاور امنیتی رونالد ریگان به تهران در ۲۵ مه ۱۹۸۶ نقطه‌عطفی تاریخی در تصمیم به چرخش آمریکا و اسرائیل به‌سوی کشور مهم ایران و فاصله‌گرفتن از اعراب به‌ویژه عراق بود.

رونالد ریگان پس از جنجال افشاشدن کمک‌های تسلیحاتی آمریکا به ایران در جنگ با عراق، طی نطقی از کاخ سفید مسؤلیت فروش تسلیحات به ایران را با هدف آزادی گروگان‌ها که بعدها به
«یران گیت» شهرت یافت، شخصأ پذیرفت و تاکیدکرد که نمی‌توان از اهمیت کشور ایران به‌سادگی گذشت.

عراقی‌ها خیلی دیر به چرخش تدریجی سیاست آمریکا به‌نفع ایرانی‌ها پی‌بردند، ولی در پاسخ به آن و در جواب همه موشک‌هایی که سربازان ایرانی تانک‌های عراقی را با آن زده‌بودند، USS Stark را زدند تا هم هشداری به چرخش احتمالی آمریکا به سوی ایران باشد، و هم آمریکا را در آینده بیشتر در تنگه هرمز و خلیج فارس درگیر کند.


۲۴ آوریل ۱۹۸۸ کشتی USS Samuel B. Roberts  که یک نفت‌کش کویتی را اسکورت می‌کرد، وقتی از تنگه هرمز به خلیج فارس وارد می‌شد با یک مین بسیار قدرت‌مند برخورد کرد.

با انفجار مین یک سوراخ ۸ متری در کف ناو ایجادشد که معمولا به غرق‌شدن کشتی‌ها منجر می‌شود، اما این ناو از غرق حتمی نجات پیداکرد.

 USS Samuel B.Roberts از همان مسیری حرکت می‌کرد که ۲ روز پیش عبور کرده و به‌تازگی مین‌روبی شده‌بود. معلوم بود که مسیر دوباره مین‌گذاری شده‌است.

وقتی غواصان مین‌های جدیدی در همان حوالی پیدا‌کردند که شماره ردیف همه آنان با مین‌های ایرانی پاک‌سازی‌شده ۴ ماه پیش یکی بود، و روی همه آنان Iran Ajr حک شده بود، آمریکا با طراحی
عملیات آخوندک درصدد تلافی برآمدند.
 
عملیات Operation Praying Mantis یا نماز آخوندک ۲۹ فروردین ۶۷ بزرگ‌ترین عملیات دریایی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم در تنگه هرمز و خلیج فارس علیه ایران انجام شد.

در اولین مرحله آمریکایی‌ها از طریق سفارت سوئیس به تهران اطلاع دادند که
سکوی نفتی ساسان را تخلیه‌کنند، زیرا قصد‌دارند آن‌را منهدم کنند.
با یک پیام رادیویی نیز از کارکنان سکو خواسته شد آن‌را ترک کنند.

مدافعان ساسان نیز پس از مدتی مقاومت خواستار مهلت برای تخلیه سکو شدند. به این ترتیب، آمریکایی‌ها در سکو پیاده و پس از جمع‌آوری مدارک دستگاه‌های ردیاب ایرانی، آن را بمب‌گذاری و نابود کردند.

هم‌زمان تیم عملیاتی دیگری در پایان موشک‌باران تاسیسات نفتی جزیره سیری، وارد جزیره شدند و آن‌را منهدم کردند.


پس از حمله به سکوهای نفتی، ناوچه موشک‌انداز ایرانی سهند به کارزار آمد و با ناوهای آمریکا درگیرشد. سهند در ساحل جزیره لارک در شمال تنگه هرمز با سه موشک هارپون ۲ بمب لیزری، و ۲ بمب بسیار سنگین هدف قرارگرفت و پس از چند ساعت سوختن غرق شد.

همگی ۴۵ خدمه سهند کشته شدند. با ادامه درگیری، ناوچه توپ‌انداز جوشن Joshan یک موشک کرم‌ابریشم به سوی ناو USS Simpson (FFG-56) شلیک کرد. ناو آمریکایی با فاصله کمی از اصابت موشک ایرانی نجات‌یافت، ولی با ۳ موشک به جوشن حمله کرد.

کشتی دیگری جوشن را زیر آتش توپ‌خانه گرفت و آن‌را با ۱۱ سرنشین غرق کرد. ناوچه سبلان IS Sabalan (F73) نیز که با کشتی‌های آمریکایی درگیر شد، چنان آسیب جدی دید که با یدک‌کش آن‌را از صحنه درگیری خارج کردند.


ایران با اعزام قایق‌های تندرو به چندین هدف در خلیج فارس از جمله کشتی‌های تدارکاتی با پرچم آمریکا و یک کشتی با پرچم پاناما و یک سکوی نفتی شارجه حمله کرد.

 هواپیماهای آمریکایی قایق‌های تندرو را ردیابی کردند و بعد از غرق کردن یکی و آسیب‌دیدن چند قایق، بقیه به جزیره ابوموسی پناه بردند.


با پایان یک روز درگیری و نابودی سه کشتی ایرانی، تنش کاهش یافت و دو طرف برای چند روز در حالت آماده‌باش بودند.

 ۲ ماه بعد ناو USS Vincennes هواپیمای مسافربری ایرانی را هدف قرارداد و ۲۹۰ مسافر و خدمه آن‌را کشت. هرچند پنتاگون اعلام کرد که فرمانده ناو هواپیمای مسافربری را با یک فانتوم ایرانی اشتباه گرفته، بسیاری آن‌را عمدی و در راستای فشار بر ایران برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ارزیابی کردند.


نوامبر ۲۰۰۳ دیوان دادگستری بین‌المللی شکایت ایران از آمریکا برای حمله به ایران و نقض پیمان دوستی دو کشور در سال ۱۹۵۵ را رد کرد. دادگاه شکایت مشابه آمریکا علیه ایران را نیز تایید نکرد.

دادگاه بین‌المللی همچنین ادعای به‌خطر افتادن منافع آمریکا در توجیه عملیات در تنگه هرمز و حمله به سکوهای نفتی ایران را نیز نپذیرفت.
درخواست ایران برای دریافت خسارت از آمریکا نیز مورد قبول دادگاه واقع نشد.

 
ارزیابی از تهدید به بستن تنگه هرمز
بعید به نظر می‌رسد که تصمیم به بستن تنگه هرمز در عالی‌ترین سطوح در ایران مورد توافق قرار گرفته‌باشد. آن‌هم با وجود چهار تحریم شورای امنیت علیه ایران، تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا، و نیز جدی‌شدن تحریم خرید نفت ایران.

وقتی شاهدیم همه راست‌های مدعی قدرت در ایران از هیچ تریبونی برای رجزخوانی پیرامون تنگه هرمز نمی‌گذرند، تازه می‌توان به این رسید که
بستن تنگه هرمز سوژه‌ای انتخاباتی است نه این‌که بحث پیرامون آن مبتنی بر اراده‌ای ملی برای دفاع از کشور باشد.‌

کشیده‌شدن پای
«محمدرضا رحیمی» معاون اول احمدی‌نژاد به موضوع تنگه هرمز، آن هم برای عقب‌نماندن از رقبا، توضیحی است برای این‌که پیروزی در انتخابات از منافع استراتژیک کشور مهم‌تر است، و اگر لازم شد، حتی شاید بتوان گوشه‌هایی از مملکت را داد، یا اعتبار کشور را خرج کرد تا در انتخابات عقب نماند.

با این حال، یادآوری یک نکته اساسی برای آنان که بستن تنگه هرمز را تبلیغ می‌کنند لازم است؛ و آن این‌که
تحریک ایرانی‌ها به بستن تنگه هرمز و قراردادن جامعه جهانی در برابر ایران، اساسا دام نظامی عراقی‌ها علیه ایران بود (به لینک 5.5 1984: ‘Tanker War’ in Persian Gulf مراجعه کنید).

 به همین‌دلیل با وجودی که عراق از ابتدای جنگ کشتی‌های به‌مقصد ایران را هدف قرار می‌داد، ایران تا ۴ سال در برابر حمله به کشتی‌ها و زدن نفتکش‌ها عکس‌العملی نشان نداد. زیرا می‌دانستند که
جنگ نفتکش‌ها برنده ندارد.

 از ۱۹۸۴که عراقی‌ها در کنار زدن نفتکش‌ها، حملات سنگین و فلج‌کننده به تاسیسات نفتی خارک را آغاز کردند، و کاملا آشکار بود که قصد نابودکردن تاسیسات نفتی ایران را دارند، آن‌وقت ایران با زدن نفتکش‌های کویتی و سعودی وارد جنگ نفتکش‌ها شد که ادامه آن کشیده‌شدن طبیعی تنش به تنگه هرمز بود؛ یعنی همان طرحی که عراقی‌ها ۴ سال روی آن کار کرده‌بودند و در نهایت به درگیری نظامی ایران و آمریکا در تنگه هرمز و خلیج فارس منجر شد که صدام حسین با اشتیاق منتظر و نظاره‌گر آن بود.


از سویی، ایران مدت‌هاست که در معرض تحریم دریایی قرار‌دارد و کشتی‌های به‌مقصد ایران مورد بازرسی دریایی قرار می‌گیرند.

فشار دریایی که به ایران وارد می‌شود، کشتی‌رانی جمهوری اسلامی را واداشته تا برای پنهان‌کاری اسامی فارسی همه کشتی‌ها و نفتکش‌های خود را تغییر دهد، شناورهای خود را در قبرس یا مالاکا تجدید ثبت کند، و حتی در تدارک تهیه پاسپورت غیر‌ایرانی برای ملوانان خود بوده تا از بازرسی‌های دریایی کشتی‌های آمریکایی و توقیف کالاهای به‌مقصد ایران خلاصی یابد.

این در شرایطی است در همه بنادر ارایه خدمات به کشتی‌های ایرانی یا شناورهایی که مشکوک به حمل کالا برای ایران باشند، به چندین برابر قیمت و حتی در مواردی تا ۱۴ برابر گران‌تر انجام می‌شود.

همان‌طور که اشاره شد، برخورد یک مین دو سه هزار دلاری ایرانی یک ناو چند میلیارد دلاری آمریکایی را تقریبا غرق‌کرد و به تلافی آن سه ناو جنگی ایرانی، دو سکوی نفتی، و حدود شش قایق تندرو ایران منهدم، و میلیاردها دلار خسارت به ایران وارد شد.

توالی رخدادهای بسیار بزرگ پس از حوادث ظاهرا کوچک حاکی از غیرقابل پیش‌بینی‌بودن تحولات در مناطق حساسی مانند تنگه هرمز است.

در شرایطی که تحریم‌ها هزینه‌های کمر‌شکن غیر‌قابل‌تحملی را بر ملت ایران تحمیل می‌کند چگونه می‌توان عواقب بستن تنگه هرمز را نیز بر آن افزود؟


تنگه هرمز هم مانند ۲۵ سال پیش نیست که به‌راحتی بتوان در آن اخلال کرد. ۲۵ سال پیش بسیاری از کشورها به‌صورت ضمنی تایید می‌کردند که ایران مورد تجاوز قرار‌گرفته و ایران نه آغاز‌کننده جنگ شهرها بوده و نه موافق با مسابقه زدن نفتکش‌ها.

اما در حال حاضر ایران در انزوای بین‌المللی قرار‌دارد و سرکوب عمومی پس از انتخابات ۸۸ و نیز نقض آشکار حقوق بشر پیش‌فرض هر نوع قضاوت بین‌المللی پیرامون این کشوراست.

به‌همین دلیل هر اقدام بین‌المللی برای ایستادگی در مقابل تحرکات نظامی ایران در تنگه هرمز از پیش با مقبولیت جهانی مواجه است.


ارزیابی‌های جدید حاکی از این است که ایران بیش از همه کشورهای حاشیه خلیج فارس و دریای عمان به وارادات دریایی وابسته است و تامین نیازهای ایران ۷۵ میلیونی از انواع میوه تا باتون برقی همگی از مسیر تنگه هرمز انجام می‌شود.

بنابراین اگر تهدید به بستن هرمز،
شلیک به خود تعبیر شود، چندان بی‌راه نرفته‌ایم. در ضمن اگر کسی در ایران در این فکر است که با کارگذاشتن مین بتوان تنگه هرمز را بست، حتما این را نیز می‌داند که مین‌ها قبل از منفجر‌کردن کشتی ملیت آن را نمی‌پرسند که کشتی‌های ایرانی در امان بمانند.

 دنیای کشتی‌رانی نیز متفاوت از دو دهه پیش است. نسل جدید تانکرهای نفتی دوجداره هستند که انفجار آن‌را دشوارتر می‌سازد.

مخزن تانکر‌های جدید بخش‌بخش و طوری ساخته‌شده که نفت را جذب می‌کند و انفجار یا سوراخ‌شدن یک قسمت، آسیب کلی به همه تانکر وارد نمی‌کند و نفت را جاری یا شعله‌ور نمی‌سازد.

 تانکر‌های جدید سیستم اطفای حریق پیش‌رفته‌تر و موتورهای قدرت‌مندتری دارند که تهدید را کاهش می‌دهد. بنابراین نمی‌توان مانند ۳ دهه پیش به نفتکش‌ها حمله و آن‌ها را از رده خارج کرد.


بر اساس برآوردی که
«آنتونی کوردزمن» کارشناس مسائل استراتژیک برای مرکز مطالعات استراتژیک انجام داده‌است، رشد وابستگی تجارت جهانی به تنگه هرمز در مقایسه با دیگر تنگه‌های مهم جهان از جمله تنگه‌های سوئز، باب‌المندب، و مالاکا در شرق دور طی ۲۰ سال آینده حدود ۲۴٪ بیشتر خواهد بود.

وابستگی فوق بدین معناست که تجارت جهانی حتی در صورت ناامن‌شدن تنگه هرمز، به‌شدت وابسته به این تنگه خواهد بود.

یعنی، درگیری نظامی در تنگه هرمز عبور و مرور کشتی‌ها را فقط و فقط کند کرده و هزینه حمل‌و‌نقل و بیمه را افزایش می‌دهد، ولی رفت و آمد از تنگه هرگز متوقف نمی‌شود.

برای مثال، در اوج جنگ خلیج فارس و جنگ تانکرها حمل‌و‌نقل از تنگه هرمز فقط ۲۵٪ کاهش یافت، اما تردد از وسط موشک‌های اگزوسه عراقی و کرم ابریشم ایران و لشگر قایق‌های تندرو ایران همچنان ادامه یافت.

شرکت‌ها، بیمه هر بشکه نفت را از یک پنی به ۶ دلار افزایش دادند برخی از شرکت‌‏های بیمه، قیمت بیمه جنگی را برای کشتی‏‌ها ۱۲۰٪ قیمت خود کشتی در سال قرار دادند، یعنی طی یک سال می‌‏باید ۱۲۰٪ قیمت هر کشتی را حق بیمه داد.

با این حال عبور نفت و کالا از تنگه هرمز هیچ‌گاه متوقف نشد.

بی‌تردید مرور دوباره عکس‌العمل بازار نفت و رفتار کشورهای نفتی علیه ایران را در جریان جنگ با عراق هرگز نباید فراموش کنیم.

طی ۸ سال جنگ عراق با ایران، درآمد نفتی ایران به‌دلیل محدود شدن صدور نفت، انهدام پایانه‌های نفتی و افزایش حق بیمه نفت‌کش‌ها به‌شدت کاهش یافت. کشورهای عرب تولیدکننده نفت نیز برای به‌زانو درآوردن ایران، تولید نفت خود را چنان افزایش دادند و بازار را چنان از نفت اشباء کردند، که قیمت نفت از بشکه‌ای ۴۱ دلار در سال اول جنگ به ۷ دلار در پایان جنگ کاهش یافت.

اخیرا کشورهای نفتی و حتی دولت جدید لیبی اعلام کرده‌اند که آماده‌اند با تحریم نفت ایران یا در صورت قطع‌شدن تولید ایران به هر نحو سهمیه تولید نفت ایران را جبران کنند.

طی سال‌های جنگ، ایران ۲۵ میلیون نفر کمتر جمعیت داشت، ولی تامین نیازهای جمعیت ۷۶ میلیونی کنونی که با سیاست‌های «احمدی‌نژاد» تولید متوقف‌شده و تقریبا چیز وارد می‌شود، چگونه امکان‌پذیر است؟

قسمت اعظم دو خط اصلی کشتی‌رانی بین‌المللی برای ورود و خروج از خلیج فارس از آب‌های ایران و از میان جزایر ایرانی می‌گذرد، و گسترده‌ترین پهنای خلیج فارس به‌دلیل پراکندگی و پر‌شماری جزایر ایرانی به ایران تعلق دارد.

با این حال، نگاهی دقیق و موشکافانه به نقشه‌های بین‌المللی تنگه هرمز ( Strait of Hormoz/Wikipedia) به‌سادگی آشکار می‌سازد که با توجه به خطوطی که قلمرو دریایی دو کشور ایران و عمان را تعیین می‌کند، این تنگه به صراحت به پادشاهی عمان تعلق دارد نه به ایران.

به دلیل سابقه تاریخی ایران در منطقه خلیج فارس و نیز گستردگی آبی خاکی و نیز شمار جزایر آن، نقش پدرسالارانه ایران بر کل آب‌های خلیج فارس و به‌ویژه تنگه هرمز بی‌شک غیرقابلانکارست، اما تنگه هرمز و قلمرو دریایی آن به لحاظ حقوقی به ایران تعلق ندارد.


کشتی‌ها پس از عبور از تنگه هرمز بی‌درنگ وارد قلمرو دریایی ایران می‌شوند و تا کیلومترها در همین قلمرو باقی می‌مانند و در برگشت نیز برای ورود به تنگه نیز راهی جز عبور از قلمرو دریایی ایران ندارند.

ایران به لحاظ جغرافیایی قادر است کشتی‌ها را بعد از وارد‌شدن به خلیج فارس، از تنگه هرمز و همچنین در آستانه خروج از خلیج فارس مورد تهدید قراردهد، اما به لحاظ حقوقی هرگونه تهدید در خود تنگه هرمز، اختلال در قلمرو دریایی عمان محسوب می‌شود.


تنگه هرمز به لحاظ نقش مهمی که در تامین انرژی و تجارت جهانی بر عهده دارد یک آب‌راه بین‌المللی مهم به‌حساب می‌آید. از آن‌جا که اخلال در تردد کشتی‌ها از تنگه هرمز فشاری قابل توجه بر اقتصاد جهانی وارد می‌آورد، می‌توان انتظار داشت که جامعه جهانی نسبت به هرگونه تهدید این تنگه واکنش نشان دهد و ابزار تهدید را از دست ایران خارج کند.

لازم به یادآوری است که جزایر شریف ایرانی تنب بزرگ و کوچک و نیز ابوموسی که مورد ادعای امارات نیز هست از مهم‌ترین جزایر استراتژیک خلیج فارس هستند که اشراف کاملی بر هر نوع تردد دریایی در تنگه هرمز و منطقه خلیج فارس دارند.

بهخصوص ابوموسی به‌علت بسیار دورتربودن از خاک ایران در نبردهای دریایی ایران و هدایت قایق‌های تندرو در خلیچ فارس نقش بسیار مهمی بر عهده داشته است.


مخلص کلام و نگرانی از این است که پیشگامی ایران در ایجاد تنش و تهدید تنگه هرمز، به‌دلیل اهمیت آن برای اقتصاد جهانی، به درگیری ایران با جامعه جهانی بر سر مالکیت این جزایر منجر شود. در آن صورت یکی از نقاط آسیب‌پذیر ایران در چنین بحرانی جدی‌شدن تردید پیرامون مالکیت این سه جزیره است که دورترین قلمرو دریایی ایران را نگهبانی می‌کنند.


از عواقب ایجاد تنش در این قلمرو دریایی می‌تواند مطرح‌شدن جدی پرونده ادعای امارات علیه ایران در داوری‌های بین‌المللی باشد که بی‌تردید این بار حمایت کشورهای نفتی، آمریکا و اروپا را نیز با خود خواهد داشت.

با توجه به نقش مهمی که مالکیت این جزایر و نیز تنگه هرمز در تامین یا تهدید امنیت تجارت جهانی در تنگه هرمز بر عهده دارد، حتی ممکن است اداره این جزایر و حتی تنگه هرمزدر نهایت به کمیسیونی بین‌المللی واگذارشود که ایران در آن نقشی نداشته باشد و زمینه سلب مالکیت ایران از این جزایر فراهم شود.

پادشاهان از جهان بی‌خبر قاجار، طی عهدنامه گلستان، از قره‌باغ تا گرجستان را برای همیشه از خاک ایران جدا کردند. با قرارداد ترکمنچای نیز نخجوان و ایروان را به همراه ده کرور تومان پیش‌کش تزار روسیه کردند.

از دو قرن پیش هنوز کینه ایرانیان از این پادشاهان بی‌لیاقت کوته‌اندیش آرام نگرفته است. نسل‌های آینده ایران نیز کسانی را که با ندانم‌کاری امنیت قلمرو دریایی یا تمامیت ارضی کشور را بازیچه باندبازی و ابزار حذف رقبا قرار دهند، یا بخواهند سرکوب ملت را به بهانه تنش در تنگه هرمز توجیه کنند، هرگز نخواهند بخشید.

©️ فرزانه روستایی روزآنلاین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر