آقای توکلی! شما دستهکلیدی از دروغ دارید
دفتر «محمدرضا رحیمی» معاون اول رئیسجمهور در نامهای سرگشاده به اظهارات اخیر «احمد توکلی» نماینده مجلس شورای اسلامی پاسخ داد.
در این نامه پس از «صلوات بر محمّد و آل محمّد» خطاب به احمد توکلی آمده است:
سلام علیکم
از آغاز دولت نهم تاکنون، جنابعالی و همفکرانتان با بهرهگیری از فرصتهایی که خداوند بهواسطه ملت ایران برای خدمتگزاری در اختیار شما گذاشتهاست، لحظهای از تخریب دولت خدمتگزار فروننشستهاید، و نیز بیش از دو سال است که حملات شما به معاون اول رئیسجمهور که در این مدت جز به کار و خدمت برای پیشبرد امور کشور نیاندیشیده، لاینقطع ادامه دارد.
طی این مدت، اصرار به ایشان برای پاسخگویی به اظهارات مغرضانه شما هر بار با توصیه به صبر و حفظ آرامش کشور مواجه میشد، اما اینک که کار از شبههافکنی به دروغپردازی رسیده، و بیش از پیش موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم آوردهاید، ناچار باید به بخشی از دروغسازیها پاسخ داده شود.
شاید این پاسخ مانع از گسترش این رویه ناپسند و غیراخلاقی شود.
شما بهعنوان رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در مصاحبهای با مجله «اقتصاد ماه» تحت عنوان «بیان ناگفتهها از فساد یقهسفیدها» و فساد سیستمی و نظامیافته سخنگفتهاید که مورخ ٥ بهمن ١٣٩٠ در برخی دیگر از رسانهها بازتاب داشت.
لذا متن زیر را با توضیح اینکه جنابعالی و آگاهان از خواستگاه عبارت یقهسفیدها در اقتصاد سیاسی آگاهی دارید، بهعنوان دلایل اثبات یقهسفیدبودن جنابعالی در ارتکاب فساد سیستماتیک، در فرایند آموزشعالی و سایر ویژهخواریها برای خود و دیگر رفقایتان که با بهرهگیری از توهین، افتراء، نشر اکاذیب و بهقصد تشویش اذهان عمومی، در رسانههای مکتوب و مجازی علیه دولت منتشر نمودهاید، بیان میگردد، و چنانچه نیاز باشد همه مدارک و مستندات موجود نیز انتشار خواهد یافت.
جناب آقای توکلی!
یکم. در بخشی از مصاحبه دروغ را منشأ همه بدیها و کلید در اتاقی دانستهاید که سیئات را در آن گردآوردهاند و با استناد به حدیث شریف نبوی، معاون اول رئیسجمهور را در خصوص مدرک تحصیلی متهم به دروغ نمودهاید.
از همین آموزه دینی استفاده میشود، که متاسفانه اظهارنظر خصمانه شما بر پایه دروغی بناشدهاست که خود و دوستانتان ساختید و پرداختید، و رسانههای همسویتان را برای انتشار این دروغ به یاری طلبیدید.
چون کار را بهجایی رساندید که پاسخی درخور لازم داشت، معاون اول رئیسجمهور برای برملاشدن این دروغ جمعیِِِِِِ شما و همدستانتان، که چیزی شبیه مثل معروف «آی دزد ...آی دزد» بود، چارهای نداشت جز آنکه از مجاری قانونی طرح شکایت کند و نتیجه شکایت در دادسرا و دادگاه نیز مجرم شناختهشدن اتهامزنندگان و مشخصاٌ آقای الیاس نادران نماینده مجلسشورایاسلامی بود.
متن حکم محکومیت آقای نادران به جرم «نشر اکاذیب» بهشماره ٦٧ و کلاسه ٨٩ /٧٦ /١٠٣ ابلاغشده که برخلاف اظهارنظر کذب شما منع تعقیبی درخصوص این پرونده صادر نشدهاست و موضوع در دیوانعالی کشور مراحل پایانی خود را طی مینماید.
در اینباره مراجعه به اسناد و مدارک خلافگویی جنابعالی را اثبات میکند.
دوم. لازم است که چگونگی سیر کسب مدرک تحصیلی جنابعالی مرور شود، تا معلوم شود دروغ کدام است و دروغگو کیست:
الف. بهموجب دستخط مورخ ٢٥ /٨ /٧١ جنابعالی خطاب به آقای دکتر معین وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی نوشتهاید: «چون در خرداد سال آینده دوره کارشناسی را در رشته اقتصاد نظری به پایان میرسانم، مصمم هستم اگر امکان فراهمشود ادامه تحصیل را در دوره کارشناسیارشد در یکی از کشورهایی که از اعتبار بالا برخوردار است انجام دهم، مقتضی است در این زمینه مساعدت فرمایید...»
این مدرک، بیانگر آناست که یکسال قبل از فارغالتحصیلی در دوره کارشناسی، آنهم بدون شرکت در کنکور درخواست بورس تحصیلی در کشوری ـ که بهزعم شما اعتبار بالایی دارد ـ نمودهاید.
آیا از خود پرسیدهای که چگونه ممکن است کسی بدون کنکور وارد دانشگاه شود، و تقاضای بورس تحصیلی نماید؟ و آیا فکر کردهاید که حق چه کسانی را ضایع کردهاید؟
ب. یادداشتی به تاریخ ١١ /٧ /٧٢ بهقلم شما موجود است که به وسیله آقای دکتر گلپایگانی وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی با قید دستور «اقدام فوری» در هامش تقاضای شما بهعنوان معاونت دانشجویی آن وزارتخانه ارجاع شدهاست.
شما در آن یادداشت آوردهاید: «سال گذشته به دستور مقام معظم رهبری جناب آقای دکتر معین وزیر محترم وقت، دستور تشکیل پرونده اعزام اینجانب به خارج از کشور را برای اتمام تحصیل صادرکرد ... به همین دلیل درخواست میکنم در انجام اقدامات لازم تسریع بهعمل آید».
ملاحظه مینمائید که جنابعالی برای رسیدن به مقصود، چگونه از اعتبار و جایگاه مقام معظم رهبری سوءاستفاده نمودهاید. با این وصف معاونت وقت دانشجویی ذیل دستور «اقدام فوری» وزیر فرهنگ و آموزش عالی وقت، مینویسد: «اعزام بدون کنکور ممنوع است، لطفاً صریح اظهارنظر گردد».
و متعاقب آن وزیر وقت در تاریخ ١٢ /٧ /٧٢ در پینوشتی به معاونت دانشجویی دستور میدهد: «معاونت محترم دانشجویی لطفاً با توجه به سابقه امر و تاکید جناب آقای دکتر معین ترتیبی اتخاذ فرمایید بهموقع انجام گیرد».
و پس از این است که معاونت دانشجویی به تاریخ ١٣ /٧ /٧٢ در ذیل همان نامه مینویسند: «اداره امور بورسها با توجه به موافقت و دستور وزیر محترم اقدام گردد». و متعاقب آن طی نامه ٣٠٠٠٠ /٤٢ مورخ ١٧ /٧ /٧٢ مدیرکل بورسها و دانشجویان خارج از کشور به اداره کل گذرنامه و وزارتخارجه برای اعزام به خارج از کشور معرفی میشوید.
البته برای تحصیل در رشته اقتصاد در دانشگاه ناتینگهام انگلیس در مقطع کارشناسیارشد.
اسناد بالا مبین این واقعیت تلخ است که جنابعالی با اعمال فشار در مدت ۵ روز موجبات بورس و اعزام به خارج از کشور را با نقض همه قوانین موجود کشور، بدون شرکت در کنکور و با استناد نادرست به دستور مقام معظم رهبری برای خود فراهم میکنید.
ج. جنابعالی در همان روز یعنی ١٧ مهر ۷۲ طی نامهای به اداره کل بورسها و دانشجویان خارج از کشور، تعهد نمودهاید در مقطع تحصیلی کارشناسیارشد و یا دکترا در هیچیک از دانشگاههای کشور پذیرفتهنشده و «شاغل به تحصیل» نمیباشید، لکن در فرم مربوط به اطلاعات تعیین محل خدمت بورسیه ارزبگیران وزارت فرهنگ و آموزش عالی، در مورد وضعیت تحصیلی شما نوشتهشده کارشناسی و کارشناسیارشد را از دانشگاه شهید بهشتی اخذ نمودهاید، در حالی که مطابق مدارک موجود شما برای مقطع کارشناسیارشد بورسیه شدهاید.
این دوگانگی و خلافگویی مستند را در اعلام وضعیت تحصیلی مقطع کارشناسیارشد چگونه توجیه میکنید؟
د. طبق مدارک موجود، درخواست موافقت و اعزام شما بهمدت ۱۵ ماه برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسیارشد بوده است. سوال این است: چگونه از پشت میز دکتری اقتصاد کشوری «با اعتبار بالا» یعنی انگلیس! سر درآوردید؟ مسئلهای که قدری از زوایای پنهان آن بر اساس محتویات پرونده تحصیلی شما قابل دریافت است، اما برخی زوایای دیگر هنوز نامکشوف و نیاز به جستوجو در اسناد محرمانه دارد.
ه. با توجه به اینکه جنابعالی کارشناسیارشد را طی ننموده و از مقطع کارشناسی، به مقطع دکتری جهش نمودهاید، پس از تذکر وزارت فرهنگ و آموزش عالی، درخصوص این روند غیرقانونی بهخط خود خطاب به آقای دکتر سالار آملی مسئول امور دانشجویان ایران در انگلیس مینویسید: «... شما بنده را نسبت به مقررات ارزشیابی دکترای بدون داشتن فوقلیسانس مطلع فرموده بودید، حالا تسجیل شد، طبیعی است با علم به این مسئله دارم تحصیلم را ادامه میدهم، هرچند جهل بنده هم مانع اعمال مقررات قانونی یا مشروع نمیشود، مسئله ارزشیابی معادل هم چندان مسئله نیست.»
این اعتراف، بیانگر آناست که شما بدون موافقت اولیه وزارت علوم، و علیرغم نداشتن مدرک تحصیلی کارشناسیارشد، خود را بهعنوان دانشجوی دکتری رشته اقتصاد به وزارت علوم تحمیل نمودهاید، و تا اینجا یعنی اعزام خلاف قانون و بدون ضوابط و تحصیل خلاف قانون و البته دغدغهای هم برای عضویت هیئت علمی در آینده نداشتهاید، چه آنکه بیش از هر کس بهقدرت لابیگری خود که مختص یقهسفیدان است واقف بودهاید.
جالب آنکه بهخط و تعهد خود نیز پایبند نماندید و بر اساس همان پیشفرضهای ذهنی از طریق خلاف قانون، و با بهرهگیری از رانتهایی که بیش از همهکس از آن برخوردار بودهاید، بهرغم داشتن مدرک معادل دکترا، بهعضویت هیئت علمی یکی از دانشگاههای معتبر کشور درآمدهاید.
جلالخالق! اگر این رانت و مفسده سیستماتیک یقهسفیدان، آنگونه که گفتهاید نیست، در کدام قاموس باید بهدنبال نامی برای فرآیند اخد مدرک شما بود که دیگران را به آن متهم میکنید؟
و. مطابق نامه شماره ٢١٩٢١ /١٢ /٤٢ مورخ مهر سال ۷۵ معاون دانشجویی وقت وزارت فرهنگ و آموزش عالی، بهعنوان مقام عالی وزارت، اعلام میدارد: «... چون همسر و فرزندان احمد توکلی در ایران بهسر میبرند، طبق ضوابط و آییننامه بورس مقرری بهشکل مجردی به ایشان تعلق میگیرد».
و بازهم بهموجب تقاضای کتبی ۱ مهرماه ۷۵ اذعان میدارید که تا پایان اسفند ٧٤ ارز متأهلی به من پرداخت شدهاست و بر همین مبنی درخواست تداوم آن رویه غلط را مینمایید. و این احتمالاً بیانگر وسواس و دقتنظر شما نسبت به حفظ بیتالمال و جلوگیری از اتلاف آن است!
بهراستی چگونه میشود به صورت نامشروع و بدون استحقاق برای خود، همسر و فرزندان ارز دانشجویی بابت ٣٨ ماه دریافت کنید؟ درحالیکه بنا به استنادات موجود شما فقط ١١ ماه در خارج از کشور حضور داشتهاید؟
اگرچه کسی منکر این نیست که یکی دوبار خانواده محترم در سفر به این کشور «اعتبار بالا» همراه جنابعالی بودهاند.
آقای توکلی! درخصوص حرمت دریافت وجوه منغیرحق، چگونه باید قضاوت کرد؟
ز. جنابعالی بهعنوان متعهد بهخدمت و بورسیه تحصیلی، وزارت علوم در خارج از کشور تحصیل نمودهاید، و برخلاف مقررات از تسهیلات شامل تحصیل رایگان و ارز موردنیاز بهرهبردهاید، و برای این مقصود، هرگاه لازم بوده، دروغی بهکار بستهاید.
از جمله مطابق تعهدنامه مورخ ۱۷ مهر ۷۲ به اداره کل بورسها و دانشجویان خارج از کشور، اعلام داشتهاید که کارمند رسمی وزارتخانه یا موسسات دولتی نمیباشید، و متعهد شدهاید در صورت خلاف صحت مطالب تعهدنامه، کلیه خسارات وارده را پرداخت نمائید.
در حالی که مطابق نامه ٢٨٠٧ /ک / م مورخ ۲۵ اسفندماه ۷۵ شروع بهکار شما را در نهاد ریاستجمهوری به امضاء مدیرکل وقت امور اداری اعلام نمودهاند، و با استناد سند شماره ٤٠٣٦ مورخ ۷ تیرماه ۷۶ بهخط خودتان نوشتهاید: از دیماه ١٣٦٨ تاکنون یعنی ٤ /٤ /٧٦ کارمند مشاورت اقتصادی نهاد ریاستجمهوری بودهاید و این مدارک مبین مستخدمبودن جنابعالی در نهاد ریاستجمهوری است که پس از بازگشت از انگلستان مجبور به اعلام شروع بهکار شدهاید.
این دو مدرک، کذب دیگری از فرایند اخذ مدارک تحصیلی شما را نشان میدهد که بهنظر میرسد براین اساس و بهموجب آموخته از حدیث شریف نبوی، تا اینجا باید نه یک کلید که دستهکلیدی از ساختمان بدیها نزد شما وجود داشته باشد.
سوم. یکی از موضوعاتی که همواره مطرح کردهاید، و وسیله حضور رسانهای خود ساختهاید، بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی و ویژهخواریهاست. بر این اساس و با توجه به حساسیت شما به این موضوع، ذکر نکاتی خالی از فایده نیست؛ جنابعالی با رایزنی و ویژهخواری در سال ١٣٧٠ برای خود و شرکایتان زمینی به مساحت ٣ هزار مترمربع در شهرک غرب تهران به ارزش ١٨٠ میلیون تومان در زمان ریاست آقای محسن رفیقدوست بر بنیاد مستضعفان و جانبازان با تخفیف به قیمت ٢٣ میلیون تومان بهاصطلاح خریداری! نمودهاید و متقاضی شدهاید که این مبلغ را ظرف ۱۰ سال پرداخت نمایید. و هر ساله ١٠ ظرفیت پذیرش دانشآموز در مدارس غیرانتفاعی را به بنیاد مستضعفان اختصاص دهید.
صرفنظر از آنکه از آن سال تاکنون یک ریال پس ندادهاید، حتی یک درصد سهمیه تحصیلی مدرسه غیرانتفاعیتان را هم به فرزندان جانبازان و مستضعفان اختصاص ندادهاید.
حال آنکه ارزش امروز زمین ١٢ میلیارد تومان است، و جالب آنکه مدیر مجتمع آموزشی شما، یکبار دیگر بهنقل از شما موافقت مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) را برای استمهال بازپرداخت ارزش زمین مذکور خواستار میشود که از سوی مراجع رسمی طی نامه شماره ١٤٨٩٤ مورخ ٨ /١٠ /٨٨ اظهارات شما تکذیب میشود.
از ماجرای روزنامه شما و اخذ مجوز چاپخانه و ارز دولتی و فروش آن که بنا به نظر آقای سعید حجاریان «هم کاغذ مفت گرفتهاید هم چاپخانه» میگذریم و شرح آن را به مجالی دیگر میسپاریم.
جناب آقای توکلی، ملاحظه اینهمه پاکدستی و پاکزیستی شما برای رسیدن به دولت پاک! و مبارزه با یقهسفیدان مفسد، هیچجای تعجب ندارد! گرچه در جایی مدعی و طلبکارانه اظهار داشتهاید: اعزام شما برای تحصیل، حداقل خدمت نظام به امثال شماست.
آقای توکلی متأسفانه شما با بهرهگیری از امکانات رسانهای که در اختیار دارید، علاوه بر ویژهخواری و اخذ مدرک تحصیلی بدون استحقاق و اکتساب داراییهای شبههناک، این امکانات را وسیله دروغپراکنی و ایجاد جو بدبینی و بیاعتمادی در بین مردم قرار دادهاید و این نتیجه همان ابهامی است که در موضوع تحصیل جنابعالی از «انگلیس» شروعشده و هنوز هم ادامه دارد و روزی باید آشکار گردد.
اداره اطلاعرسانی دفتر معاون اول
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر