شنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۹۱

نامه همسر مرتضى الویرى همزمان با چهلمین روز بازداشت او

همسرعزیزم، در وجودم جارى باش که نبودنت را هیچکس و هیچ چیز پر نخواهد کرد. مرتضى عزیز و مهربانم! شاید امروز اولین بار باشد که بدین‌گونه به همه جهانیان مى‌گویم که چقدر بیشتر از همیشه دوستت دارم. چگونه قلم و بیان مى‌تواند اربعین فراقت را شرح دهد! آرى راستى امروز ۴۰ روز از جدایى ظاهرى من و تو گذشت. چه شب‌ها و روزهایى بدون تو و با یاد تو سپرى شد.

۴۰ شبانه‌روز فراق تو و شناخت بیشتر تو، وصف بزرگى و بزرگ‌وارى و عظمت تو را بیش از پیش از همه شنیدم. دوستان و یاران و اقوام مى‌گفتند و من اشک مى‌ریختم به یاد این عبارت از نامه مولى متقیان به مالک اشتر افتادم که: «خدا از زبان بندگانش از تو یاد مى‌کند».

راستى خوشا به حال مادر سال‌خورده‌ات که چنین وجود بزرگى را در بطن خویش پرورش داد و اکنون رنجور از بیمارى قلبى در بستر، چشم به راه آمدنت است.


حقیقتا همه اوصاف دوازده‌گانه مومنان و بندگان خاص خدا را که استاد قرآن در تفسیر سوره فرقان بیان مى‌کرد، در تو دیدم. 
گویى او مرتضاى عزیز مرا توصیف مى‌کرد.

در این ۴۰ شب تنهایی، هرگاه خواستم در راز و نیاز، با دعا و نیایش ـ این بالاترین دارایى بنده خدا که همان تنها راه ارتباط او با معبودش است ـ برایمان صبر و طاقت بخواهم؛ به‌یاد ایستادگى‌هایت در تنهایى سلول‌هاى انفرادى زندان قبل از انقلاب براى برپایى شعار مقدس استقلال، آزادی، جمهورى اسلامى‌افتادم.

یاد جوانى خودم و آن ساعات پشت در کمیته شهربانى و زندان اوین که در انتظار کوچک‌ترین خبرى از سلامتى تو مى‌ایستادم و به نوزادى که در دل داشتم توصیه صبر و بشارت آزادى پدرش را مى‌دادم و حال باور نمى‌کنم سى و چند سال بعد به اتهام عضویت در کمیته‌اى با هدف انسان‌دوستانه حمایت از خانواده‌هاى زندانیان، دوباره طعم تلخ اسارتت را بچشم.

قلم و بیان بسیار عاجز است شرح این همه فداکارى را براى برپایى و تداوم شعار مقدس استقلال، آزادی، جمهورى اسلامی.


مبارزات قبل از انقلاب، تحمل شکنجه‌ها، هراس‌ها، زندان‌هاى عدیده و تلاش مستمر براى استقرار و استمرار جمهورى اسلامى ‌همراه با حفظ دستاوردهاى ارزش‌مند درخت تنومندى که با خون جوانان این مرز و بوم آبیارى شده بود.

چرا که تو همواره خود و همگان را مدیون جوانان در خون خفته این خطه مى‌دانستى و همواره در عرصه‌هاى بی‌شمار از هیچ تلاش و کوششى براى جلوگیرى از انحراف از مسیر اصلى شعار استقلال، آزادی، جمهورى اسلامى‌ فروگذار نکردی.


در دعاها و راز و نیازهاى شبانه، براى تو موفقیت و اجر و پاداش در راه دشوار آزادى و براى خودم، صبر و تحمل طلب کرده‌ام.


آرى همان‌طور که در جواب دلتنگى‌هایم گفتی: «این نیز آزمایش الهى است».
«واذ ابتلى ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن» سوره بقره آیه ۱۲۴

مفسرین قرآن در تفسیر این آیه مى‌فرمایند که انسان در ابتلا و آزمایش ساخته و پرداخته مى‌شود و اگر در بوته این ابتلا قرار نگیرد انسان وارسته و آزاده نخواهد شد.


یکى از دوستانت مى‌گفت امیدوارم آقاى الویرى همچون ابراهیم نبى (ع) از این آزمایش الهى نیز سر بلند بیرون آید.


یقین مى‌دانم که نهایت و عاقبت تو بنده مومن صالح، همان جزا و پاداش الهى است. «اولئک یجزون الغرفه بما صبروا و یلقون فیها تحیه و سلاما» سوره فرقان آیه ۷۵

که بى‌شک جایگاه تو، آن غرفه بلند و رفیعى است که به دلیل صبر و مقاومت، در ایمان و عمل صالح در زندگى دنیا از نوجوانى خویش آن‌را اثبات کرده‌ای؛ که صبر تو در برابر سختى‌ها سزاوار چنین مقام و مرتبه‌اى‌است و در آنجا فرشتگان الهى با خوشامدگویى برایت آرزوى زندگى بلندمرتبه و جاودان خواهند داشت.

دوشنبه که پس از سى و چند روز دیدمت شیفته سیماى نورانى پر از ایمانت شدم. همانطور که انتظار مى‌رفت 
با لبخند همیشگى و با انرژى مثبت که از مومنان راه ایزد انتظار مى‌رود از همه خانواده استقبال و آن‌ها را به صبر و تحمل و آرامش بیشتر دعوت کردی.
«والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماما»

من نیز دل‌آشفته و بی‌قراری‌ام را به صبر و آرامش مى‌خوانم تا همچون گذشته بتوانم همراه و همرزم و دوشادوش تو به توصیه‌هایت عمل کنم.

معصومه خوش‌صولتان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر