سه‌شنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۸۸

آبا دی؟؟؟

 آسمان محو غبار است در این آبادی

کوچه در کوچه حصار است در این آبادی

برزگر سینه خورشید لمیدست و باز

داس و روییدن خار است در این آبادی

صبح بی مایه و خاموشی غوغای خروس

روز این طایفه تار است در این آبادی

ماده گرگی و سگ گله و خلوتگاهی

جریان از چه قرار است در این آبادی

گرچه تاول زده پاهای همه باکی نیست

کدخدا اسب سوار است در این آبادی


+ نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم خرداد 1388ساعت 21:32 توسط علی مصلحی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر