دوشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۸

انتقاد تند سیدمهدی شجاعی از احمدی‌نژاد

سید «مهدی شجاعی» یکی از سرشناس‌ترین نویسندگان و هنرمندان کشور، انتقادات و اعتراضات خود را به نوع مواجهه و رفتارهای «محمود احمدی‌نژاد» نسبت به مسائل و افراد جامعه، طی نامه سرگشاده‌ای در اختیار رسانه‌ها قرار داد.

بسم الله الرحمن الرحیم. آقای رئیس‌جمهور! سلام! سلامی سرشار از تالم و تاثر و ابهام و استفهام!

 رفتار و گفتار شما در روزهای اخیر، به‌خصوص در جلسه مناظره با آقای
«میرحسین موسوی» بنده را عمیقا دچار تعجب و تاثر کرد، آن‌چنان که احساس وظیفه کردم چند نکته را به عرض‌َتان برسانم:

۱. این قلم نه وام‌دار دولت‌های پیشین است، و نه مدافع‌ِشان، و چون وام‌دار دولت شما هم نیست،‌ می‌تواند در کمال صراحت و آزادگی با شما سخن بگوید. بنده نه‌تنها بروز تخلفات عدیده در دولت‌های گذشته را انکار نمی‌کنم، که خود نسبت به آن‌ها انتقادات فراوانی - در زمان اقتدارشان ! - داشته‌ام. که گواه آن بعد از خدا و مردم و غیر از وجوه شفاهی و حضوری، ‌مکتوباتی است که در قالب کتاب و مطبوعه به‌جا مانده‌است. (و کاش شما هم گوشه‌ای از این انتقادات را در زمان اقتدار دیگران بیان می‌فرمودید. برای تصحیح مسیر و سبک‌سازی بار مردم نه سنگین‌ساختن کفه آراءتان در انتخابات درحالی که از آن دوره‌ها جز تائید و تعریف و تمجید چیز دیگری از شما برجا نمانده)

۲. نگرانی و دغدغه من که باعث و بانی نگارش این نامه شده‌است، مخدوش‌شدن اصول و ارزش‌هایی است که حفظ‌ِشان در تمام این سال‌ها، دغدغه همه ما بوده است. دغدغه من کودکان و نوجوانان و جوانانی هستند که اخلاق و روش و منش ما را سرمشق رفتار و گفتار خود قرار می‌دهند، و از عملکرد مخلصانه و صادقانه، درس اخلاق و صداقت می‌گیرند، و از غیر آن، درس غیر آن.

نگرانی من پدیدآمدن این تعریف یا تلقی در ذهن مردم و به‌خصوص جوان‌ترهاست که برای به‌دست‌آوردن مقام و قدرت و موقعیت، یا حفظ آن - گیرم به قصد خدمت - توسل به هر شیوه‌ای مجاز است، حتی ارتکاب کبائری مثل دروغ و تهمت و هتک حرمت و حیثیت.

هیچ فکرکرده‌ایم که ترویج این تعریف یا توجیه این تلقی، چه نیازهایی از ارزش و اخلاق و معنویت را متزلزل خواهد ساخت؟ و چه سنت‌های سیئه‌ای را بنیان خواهد گذاشت؟

هیچ فکر کرده‌ایم که وقتی این تلقی نسبت به بالاترین سطح اجرایی پدید بیاید، امواج آن در سطوح بعدی چه وسعتی خواهد یافت و چه تاثیرات مخربی بر جا خواهد گذاشت؟ و اصلا نیازی به صبرکردن برای آینده نیست. همین حالا ظهور این امواج و گسترش آن و تخریب ناشی از آن به‌روشنی قابل رویت است.

حتما ملاحظه می‌فرمائید که حامیان و طرفدارن شما چه تهمت‌های ناروا و تعابیر زشت و ناپسندی را به مخالفین خود نسبت می‌دهند‌. الفاظ و عباراتی که مولای‌ِمان امیرالمومنین (ع) به‌کاربردنشان را حتی در مورد دشمنان اسلام نهی می‌فرمودند، به‌راحتی در مورد بندگان مومن،‌ نجیب و صالح خدا به‌کار برده می‌شوند.

 آبروی افراد مومن که در فرهنگ و معارف دینی ما، بیش از خون و جان‌ِشان حرمت و قداست دارد، به‌راحتی ملعبه دست کسانی شده که خود را در خیمه‌گاه اسلام و تشیع‌،‌ متولی می‌شمارند.

من معتقدم که هیچ‌کس را به گناه حامیانش نباید گرفت و تخلفات حمایت‌گران یک فرد را نباید اسباب تخطئه آن فرد قرار داد. همان اتفاقی که متاسفانه در مناظره شما با آقای
«مهندس موسوی» افتاد. ولی حداقل توقع و انتظار، این است که شما مخالفت‌ِتان را با رفتار و گفتاری از این دست، اعلان کنید.

همان کاری که در مورد سوء‌استفاده از بیت‌المال و بودجه‌های دولتی برای تبلیغ در انتخابات کردید و بر همگان معلوم ساختید که مهر تائیدتان را پای این تخلفات آشکار نمی‌گذارید، و عده‌ای هم به هر حال مخالفت یا عدم تائید شما را باور کردند.

۳. ریاست‌جمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران، صرفا یک جایگاه یا موقعیت سیاسی و محصول برد و باخت در بازی حزبی و جناحی نیست. این جایگاه در حقیقت، تجلی‌گاه اصول و آرمان‌ها و ارزش‌های مردم مومن و نجیب و متدین ماست.

این منصب و محراب، ‌نماد مقدسی است که باید همه فضائل اخلاقی و ارزش‌های معنوی و صفات عالیه انسانی و کمالات مردم ما را به نمایش بگذارد.

 به نظر شما این‌گونه برخوردها و رفتارها، می‌تواند منش و شخصیت و فضائل اخلاقی مردم ما را نمایندگی کند؟

۴. اگر رفتار و عملکرد دولت شما طی چهار سال گذشته حقیقت و حقانیت مطلق بود، و دیگران باطل محض، باز این شیوه‌های برخورد، پسندیده نبود. در حالی که نه شما چنین ادعایی دارید، و نه هیچ‌کس جز مقام معصوم می‌تواند چنین جایگاهی داشته‌باشد.

مضاف بر این‌که مشکلات و کاستی‌ها و تخلفات این چهار ساله اخیر هم کم نبوده‌است. به‌خصوص فرهنگ و هنر که من نسبت به آن اشراف نسبی داشته‌ام، عملکرد این دوره را به هیچ وجه قابل دفاع نمی‌بینم.

این که شما هم‌اکنون از اهالی ریشه‌دار خطه فرهنگ و هنر کم‌تر کسی را در اطراف اردوگاه خود می‌بینید، ‌دلیل‌اش گرایشات جناحی و سیاسی نیست. دلیل‌اش بهاندادن به مقوله فرهنگ و هنر است و سپردن کارهایی بزرگ این عرصه، به افراد کوچک.

و از سوی دیگر، این که علیرغم تعطیلی نسبی فرهنگ و هنر در سال‌های اخیر، و هم‌زمان، ارائه آمارهای موهوم و گزارش‌های بی‌مبنا، ‌شاهد سکوت نویسندگان و هنرمندان دلسوز و اهل درد بودید،‌ دلیلش صرفا حرمتی است که اهالی فرهنگ و ادب و هنر برای رای‌دهندگان چهارسال پیش،‌ و
تنفیذکننده این رای به ریاست محترم جمهور قائل بوده‌اند.
 حرمتی که توقع می‌رفت از سوی شما نیز نسبت به گذشتگان پاسداری شود.

 ۵. این هجمه بی‌مهابا و همه‌جانبه به تمامی ۲۶ سال گذشته،‌ مفاهیمی را همراه خود می‌آورد و مضامینی را در ذات خود می‌پرورد که هیچ راه گریزی از تبعات طبیعی و توالی منفی‌اش باقی نمی‌گذارد.

وقتی که ما محصول رای و نظر ده‌ها میلیون انسان شریف و آگاه در دوره‌های پیشین رای‌گیری و انتخابات ریاست‌جمهوری را تخطئه کنیم و مردم را تلویحا به بلاهت و نادانی متهم سازیم، چگونه می‌توانیم آنان را مجدد به پای صندوق‌های رای دعوت کنیم؟

وقتی که ما احکام و تائیدات و تنفیذات امام راحل و مقام معظم رهبری را تلویحا زیرسوال ببریم، و در باورهای محکم مردم نسبت به سکان‌داران کشتی کشور و نظام و انقلاب، رخنه ایجاد کنیم، ‌در طوفان‌های پیش‌رو لنگر مطمئنی را برای مردم باقی می‌گذاریم؟

اگر نتیجه این تخریب‌ها و هتک‌حرمت‌ها، نیل به آراء بیشتر بود، می‌گفتم: به چه قیمتی؟ اگر نتیجه‌اش جایگزینی یکی به جای همه بود، سوال می‌کردم: به چه حجتی؟ ولی می‌دانیم و می‌دانید که چنین نیست.

شان و جایگاهی که مردم ما برای اخلاق و نجابت و مظلومیت قائل‌اند، همه قواعد و مناسبات دیگر را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این شاخص‌های معنوی و معیارهای اخلاقی را نباید از مردم گرفت.

فراموش نکنیم که همین شاخصه مردم یا همین تلقی مردم از شما، در دوره قبل باعث پیروزی شما در انتخابات شد.

در پایان آرزو می‌کنم این عرایضی که از سر اخلاص و دردمندی تقدیم محضرتان شد، به گوش اخلاص شنیده شود و التهابات و کشمکش‌های سیاسی و جناحی بر آن سایه نیندازد.

خداوند همه ما را به وظایف‌ِمان آشنا و در انجام‌شان موفق گرداند.
با احترام
سید مهدی شجاعی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر