پنجشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۹

فصل الخطاب

در یکی از دوره های «مجلس شورای ملی» سابق طرحی به مجلس تقدیم شده و مورد بررسی نمایندگان قرار می گیرد. طرح بدون مخالف در آستانه رای گیری و تصویب با اکثریت مطلق آراء است که نماینده ای اعلام مخالفت نموده و برای بیان دلائل مخالفت خود باطرحی که در آستانه تایید اکثریت بوده پشت تریبون می رود.
در آنزمان نماینده « مشهد » با توجه به سابقه و سن بالا اکثرا علیرغم آنکه هیچگونه عضویتی در ترکیب هیئت ریسه نداشته، اما اغلب در جایگاه هیئت ریسه می نشسته است و کسی جرات اعتراض به ایشان را نداشته . در همان حال صندلی متعلق به ایشان در بین نمایندگان خالی بوده است. آنروز هم طبق معمول ایشان در جایگاه هیئت ریسه حضور داشته است.
نماینده معترض ضمن نطقی کوتاه اما مستند ومستدل نظر تمام نمایندگان را نسبت به موافقت با طرح پیشنهادی عوض می نماید و در عرض مدت کوتاهی، کمتر از یکساعت اکثریت مطلق نمایندگان متوجه اشتباه بزرگ خود می شوند وطرح در آستانه تصویب از دستور کار مجلس خارج می شود.
نماینده « مشهد » که طبق معمول صندلیش بین نمایندگان خالی است و غیر قانونی در جایگاه هیئت ریسه نشسته است، نماینده معترض را مخاطب قرار می دهد و می پرسد: « آقای ... اینها که شما بیان فرمودید درد بود بفرمایید درمان چیست؟ راه چاره کدامست؟و نماینده بصیر وآگاه، با جدیت و جراتئی منحصر به فرد و برای اولین بار روبه نماینده مشهد نموده و می گویند : « اولین راه چاره آنست که شما از جایگاه هیئت ریسه برخاسته و برصندلی خودتان بنشیند».
***
نزدیک به پنج سال است که افرادی با کمترین میزان دانش و تخصص و آگاهی، به ناحق و صرفا به پشتوانه و استفاده از تنگ نظری وسوءاستفاده از اختیارات قانونی شورای نگهبان، در جایگاه نمایندگی مردم قرار گرفته، همزمان قوه مجریه کشور نیز با اراده و نظر مقام رهبری به طور کاملا غیر قانونی دو دوره است که در اختیار گروهی قرار دارد که علاوه بر اینکه کمترین اطلاع، تجربه، و سابقه اجرایی در کارنامه مدیریتی خود ندارند، فاقد کمترین تعهد اخلاقی نسبت تکالیف قانونی خود و حقوق متقابل شهروندان و جان ومال وناموس آنها می باشند.
نتیجه چنان شده است که هر از گاهی نماینده ای پرچم اعتراضی را نسبت به خیانتهای متعدد پنهان و آشکار متولیان نااهل، و غاصب بلند می کند و پیش از آنکه کمترین اثری به حال رعیت بیچاره داشته باشد با اشاره و تماسی از دفتر مقام رهبری ، موضوع «فصل الخطاب» مطرح، و موضوع مورد اشاره خاتمه یافته تلقی می شود.
آقای « الیاس نادران» نماینده اصولگرا، و مدافع آقای « احمدی نژاد» در مجلس شورای اسلامی که اخیرا آقای «محمدرضا رحیمی» معاون اول ریس جمهور را،«ریس حلقه فساد مالی خیابان فاطمی» معرفی و خواستار بازدداشت وی شده، بارها اعتراضات مستند، شفاف و آشکاری را بر علیه رفتارهای خارج از عرف و قاعده وقانون قوه مجریه و در راس آن آقای « احمدی نژاد» در صحن علنی مجلس مطرح نموده و نتیجه روشن، شفاف و آشکار آن اصرار بیش از پیش و شدت یافتن آن رفتارها با لجاجت بیشترتوسط ریس و مجموعه دولتین نهم ودهم بود است. کافی است سری به بایگانی نطق های اعتراض نمایندگان مجلس هفتم و هشتم بزنید سیاهه بلند بالایی از این موارد خواهید یافت که پس از آنکه بی توجهی مکرر ریس دولت سرو صدایی در مجلس به پا نموده، اشاره مقام رهبری « فصل الخطاب» و کور کننده نطق و سرو صدا بوده است.
به عنوان نمونه ماجرای مرحوم « علی کردان » به عنوان وزیر کشورو نطق های مخالفان وموافقان آنرا بهنگام رای گیری ایشان یاد آوری می نمایم .شما خود حدیث مفصل از این مشت نمونه خروار بخوانیدو بنگرید که چگونه علیرغم آنکه تمام نمایندگان بلااستثنا متوجه مدرک تقلبی و دورغگویی وی شدند، نامه ای و اشاره ای ایشان را بر صندلی وزارت نشاند. و در کمتر از 4 ماه بعد همین نمایندگان به استیضاح وی رای دادند.اینبار البته شدت افتضاح کار را از دست برهان «فصل الخطاب» خارج نموده بود.
آقایان « الیاس نادران» « علی مطهری » « احمد توکلی » « علی رضا زاکانی » و تمامی نمایندگانی که « سبزها» را فتنه می دانید!دردها را مردمی که به شما رای داده یا نداده اند از شما بهتر می دانند،
خطبه های نماز جمعه 29 خرداد ماه سال گذشته را فراموش کرده اید: « ...البته نظر ایشان به نظر بنده نزدیک تر است...»
بالاتر از ریاست قوه قضاییه کسی قرار گرفته که البته نظر آقای « احمدی نژاد » به نظر او نزدیک تر است . همان که مقیاس و معیار خوبی وبدی از نظر شما نظر اوست وحرف و نظر او «فصل الخطاب» است. آیا اولین راه چاره آن نیست که : شما «وکیل السلطنه ها» از جایگاه «وکیل الرعایایی» برخاسته و روی صندلی خالی و متعلق به خودتان بنشیند.؟
در همین رابطه: علی مطهری: اتهامات رحیمی جدی است .احمدی نژاد همکاری کند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر