شنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۹۰

احمدخمینی

عکس از اینجا 
خانم «فاطمه‌سلطانی‌طباطبایی» همسر مرحوم «احمد‌خمینی» از اینکه برای همسر او مراسم چندمین سالگرد باشکوه برگزار نمی‌شود گله نموده‌اند.(+)
این گله در شرایطی ابراز می‌شود که طی سه سال گذشته نزدیک به ۵۰ خانواده داغ‌دار، در برگزای مراسم‌ سوگ‌واری برای عزیزانِ‌شان، با محدودیت‌های فراوانی روبه شده و مجبور شده‌اند مراسمی محدود و بدون اطلاع‌رسانی عمومی متداول و با هراس از کنترل و نظر مراجع امنیتی و اطلاعاتی برگزار نمایند.
از طرف دیگر «میرحسین‌موسوی» که اکنون دوران حصر غیرقانونی خود را سپری می‌کند، نه تنها نتوانست در مراسم تشییع و تدفین پدر خود و کمی قبل‌تر از آن در مراسم ترحیم پدر داماد خود که پدر ۳ شهید بود شرکت کند، بلکه خانواده وی نیز برای برگزاری مراسم ترحیم پدرشان با مشکلات عدیده روبه شده و آن‌ها نیز مجبور شدند مراسم مشابهی با محدویت و ترس برگزار نمایند.
به این‌ها اضافه نمایید محدودیت‌های گسترده‌ای که از اولین ساعات بعد از تشییع‌جنازه باشکوه آیت‌الله «منتطری» برای خانواده وی برای برگزاری هرگونه مراسم به وجود آمد و تا کنون نیز ادامه داشته است و از طرفی بر اساس بعضی از اقوال شفاهی و نیز بعضی شواهد و قرائن مرحوم «احمد‌خمینی» که اینک همسر وی از برگزار شدن مراسم چندمین سالگرد درگذشت او به شکلی ساده گلایه‌مند و معترض هست، در بوجود آمدن بسیاری از محدودیت‌ها برای فقیه عالی‌مقام از سال‌ها قبل بیشترین نقش را داشته است. دستِ‌کم انتشار «رنج‌نامه» توسط آن مرحوم بسیاری جرات و جسارت‌ها را برای بی‌احترامی و آزار و اذیت او و خانواده‌اش شدت بخشید و موجه ساخت.
 اما از همه این‌ها که بگذریم باید از دختر یک فقیه شیعه و عروس یک فقیه دیگر شیعه و همسر یک روحانی که پدرش بلند پایه‌ترین مقام در یک تشکیلات شیعی بوده‌است، بسیار تعجب کرد که تا بدین پایه برای برگزاری یک مراسم سوگ‌واری یا سالگرد نگران باشد، در حالی که کتاب آسمانی مسلمانان رسما اعلام می‌کند سوگ‌واری برای یک درگذشته کمکی بر افزایش حسنات و کاهش سیئات او نیست و قاعدتا مراسم سوگ‌واری و ترحیم را جلسه تنبه و تذکر برای زندگان می‌دانند.
 از طرفی دیگر شیعیان بر این اعتقاد هستند که امکان برگزاری مراسم سوگ و عزاداری برای اغلب امامان شیعه و از جمله امام سومِ‌شان، تا روز‌ها پس از وفات میسر نشد و از این حیث گاهی تلاش می‌کنند حتی با نداشتن مراسم سوگ و تسلی به یک تشبه تاریخی دست یازیده و امام شیعه را از عزیز از دست رفته خود عزیز‌تر دانسته و بدان تشبث خود را تسلی دهند.
 با این وجود به نظر نمی‌رسد توقع سرکار خانم «سلطانی‌طباطبایی» توقع به‌جا و قابل طرحی باشد و ای‌ کاش آقای «غلامعلی‌رجایی» که ظاهرا وظیفه و کاری غیر از آنکه در وبلاگش از چنین مسائلی بنویسد ندارد، اندکی به این مسائل اندیشه می‌کرد و این حرف‌ها را با ایشان در میان می‌گذاشت و مانع از آن می‌شد تا این توقع بیان عمومی پیدا کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر