پنجشنبه، تیر ۱۵، ۱۴۰۲

از روبسپیر حقوقدان، تا بناپارت نظامی

زمان اننخابات بعضی دوستان از خطر نظامیان می‌گفتند. در جریان مناظره‌ها هم یکی از کاندیداها با افتخار از این که نظامی نبوده سخن گفت. در حالی که آد‌م‌ها (برای قضاوت‌های مهم درباره آنها) به نظامی و غیرنظامی تقسیم نمی‌شوند، به خوب و بد (از نظر اخلاقی) و کارآمد و ناکارآمد (از منظر حرفه‌ای) تقسیم می‌شوند. 

به مورد خاص ایران یا مصر در شرایط فعلی کاری ندارم. اما به لحاظ تاریخی مواردی که در آن نظامیان بسیار موفق‌تر از غیرنظامیان عمل کرده‌اند و حتی همچون یک نجات‌دهنده ظهور کرده‌اند کم نیست. از ژنرال «رضا پهلوی» تا ژنرال «آتاتورک» و حتی  از ژنرال فرانکو (اسپانیا) تا ژنرال پینوشه (شیلی).

این ممکن است برخی را برآشوبد که چطور چنین چیزی ممکن است در حالی که شماری از ابرروشنفکران جهان (از آرتور کوستلر تا ارنست همینگوی) با حضور در اسپانیا و پوشیدن لباس سربازی علیه ارتش «فرانکو» جنگیدند تا از این افتخار تاریخی در دفاع از جمهوری مقابل دیکتاوری نظامی برخوردار شوند.

همانطور که از زمان کودتای پینوشه علیه «آلنده» در شیلی، این واقعه همواره همچون دلیل قطعی و جامعی علیه جنایت امپریالیسم از طریق نظامیان کودتاگر ارائه می‌شده است.

پاسخ من این است که آنچه در اسپانیا جمهوری خوانده می‌شد تلاش کمونیست‌ها برای درست‌کردن حکومتی طرفدار «شوروی» در اسپانیا بود در حالی که فرانکو گرایشات مترقی و توسعه‌گرا داشت؛ چیزی نه‌چندان دور از این هم در شیلی بود. ولی غلبه گفتاری جریان روشنفکری به‌خوبی توانسته بود این حقایق را تا حدی وارونه جلوه دهد. 

این هم البته جای تأمل دارد که سیاسیون حرفه‌ای از کوبیده‌شدن هم‌ردیف‌های نظامی خود (که در شرایط خاصی ممکن است رقیب آن‌ها باشند) بهره می‌برند.

 اما جا دارد که ما هوشیار باشیم. میزان، اخلاق و کارآمدی است نه اسم و عنوان. هیچ دلیلی در دست نیست که یک حقوق‌دان یا یک ادیب به صرف حقوق‌دان یا ادیب‌بودن، برای حکومت‌کردن، گزینة بهتری از یک ژنرال باشد. باید دلایل بیشتری ارائه کرد.

«روبسپیر» یک حقوق‌دان بود و «بناپارت» یک نظامی. دشوار نیست فهم اینکه کدامیک چه کرد. از قضا نظامیان چون با واقعیت دست‌وپنجه نرم می‌کنند و «مدیریت بحران» کرده‌اند، بعضاً  شانس بیشتری برای درک درد و درمان دارند تا بسیاری از کسانی که از مدرسه به کاخ ریاست می‌آیند.

کودتا واقعه خوبی نیست چون حکایت از یک بحران دارد. اما این به معنای آن نیست که وقوع کودتا همیشه یک خبر بد است. کودتا معمولا حکایت از ناکارآمدی دارد، حتی اگر حکومت وقت مشروع باشد. و ناکارآمدی گاه بهترین دلیل نامشروعیت یک مشروعیت ناتوان است.

Morteza Mardiha

5 ژوئیه 2013  ·

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر