وقتی او را [میرزا رضا] پای دار میبردند، به سرعت حرکت میکرد. چون یقین داشت باید کشته شود.
او را به میدان آوردند، «دار»ی، در نهایت تمیزی و آراستگی با طنابهای رنگارنگ نصب کرده بودند. او اظهار تشنگی کرد. میرغضب خربزهای خرید و به او خورانید و به خنده گفت: «بخور، این آخرین خربزهای است که میخوری.»
«میرزارضا» با حاضرجوابی همیشگی پاسخ داد: «آری، اما این چوبه دار را به یادگار نگاه دارید، من آخرین نفر نیستم.»
۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵ سالروز ترور ناصرالدین شاه
©️ کارنامه و زمانه میرزارضا کرمانی_ هما ناطق، ص۱۶۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر