شنبه، مهر ۲۰، ۱۳۸۷

حکایت همچنان باقی است


گفت آن یارکزو گشت سر دار بلند / ................
نزديك به 2500 سال پيش «سقراط» به علت كشف و اقرار به «حقيقت» و حقيقت جويي و حقيقت پرستي،‌ مجبور به نوشيدن جامي شد كه تلخي آن تا به امروز در ذائقه حقيقت مانده است. به راستي آيا آنانكه به آساني «شوكران» را تهيه كردند، و آنانكه به آساني جام آوردند و در جام ريختند، و آنانكه جام را به دست «سقراط» دادند، و آنانكه دستور دادند و مجبور كردند بنوشد، وآنانكه تماشا كردند نوشيدن «شوكران» را به آساني، و خيلي‌هاي ديگر كه به آساني در افسانه «حقيقت» و «شوكران» حضور داشتند، آيا نمي‌توانستند به همان آساني كه «سقراط» به «حقيقت» نگاه مي‌كند؛ نگاه كنند؟ يا اينكه بوده‌اند فقط و فقط براي كشف «شوكران»؟1
تاريخ لابه‌لاي هر يك از برگ‌هاي خود رنگي به رنگ «شفق» دارد.«مشقي» به بلنداي «عشق» و «حقيقتي» به عظمت «شوكران».
تاريخ يك روز «هابيل» دارد. يك روز «سقراط» يك روز «عين القضات».
ديرو‌ز(«بابي ساندز» را خودكشي كردند)2
امروز احتمالا «عماالدين باقي» زندان نيست.
فردا: حكايت همچنان باقي است.
پانوشت:
1-نگاه کنید به «کاشفان فروتن شوکران» زنده یاد احمد شاملو
2-نگاه كنيد به «با آفتاب صميمي» مجموعه «از اسمان سبز» زنده ياد سلمان هراتي

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر